چکیده:
در مقاله«با فدوی طوقان در سرودهای آرمانگرا»، پس از مقدمهای نسبتا طولانی
درباره زیست نامه فدوی طوقان، شاعره فلسطینی معاصر، و مقام ادبی و آثار او، یکی از
قصیدههای معروف وی به نام«صلاة الی العام الجدید»(سلامی به سال نو)، با نگاهی به
سایر سرودههای شاعر، مورد شرح و تحلیل ادبی قرار گرفته و در طی آن به ویژگیهای
شعر او هم اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"شاعر خود نیز به این پیوند نظر داشته است چه، قصیده«عام 1957»را با شماره(1)شروع کرده و قصیده«صلاة الی العام الجدید»را با شماره(2)پی گرفته است، گویا این دو قطعه، دو جزء یک سروده است؛(همان؛ص 309 و 312) کان شریرا، و کانت عینه تنضح قسوه کرع اللذة من آلامنا و أتی قتلا و تمزیقا علی أحلامنا سالی بس رذل بود، و دیدهاش سنگدلی را تراوش میکرد جامی نوشین[لبریز]از دردهای ما را سر کشید و رؤیاهای ما را کشت و تکهتکه کرد و اجساد پارهپاره ما را پایمال خود ساخت *** عصفت هباته الهوج بأشواق رؤانا بعثرت آمالنا عبر الدروب المغلقه أو صدت باب الغد المأمول فی وجه منانا و ثنت خطواتنا المنطلقه بادهای طوفانی آن، شوق رؤیاهامان را برباد داد آرزوایمان را در عرض کوچههای بنبست پراکند دروازه فردای مورد انتظار را به روی آرزوهایمان بست و گامهای شتابانمان را از حرکت بازداشت *** انتهی، ما کان إلا نزوات و جنونا کان ارهاقا و تعذیبا و هونا و انتهینامنه، شیعناه، لم نأسف علیه لم نرقرق دمعة واحدة بین یدیه تمام شد سالی که همهاش تشنج و جنون بود فشار بود و عذاب بود و خواری و زبونی از آن خلاصی یافتیم و بیهیچ افسوسی آن را بدرقه کردیم و حتی یک قطره اشک هم برای او نیفشاندیم آری این سال-آنچنان که در سرودهای دیگر گفته-به اندازه هزار سال تلخ و کشنده بوده است: و نسیت فی فرح اللقاء عذاب عام عام طویل ظل فی عمری یدب کألف عام 1 و به تعبیری دیگر در قصیدهای دیگر، در این سال، عشق را در وجود شاعر کشتهاند: قتلو الحب بأعماقی، احالوا (1)."