خلاصه ماشینی:
"به همین خاطر بیش از آنکه به موضوع قصاص و اینکه اتفاقی بیهوده و ناچیز -قتل یک آدم بر سر دعوای جای پارک ماشین- موجب این همه دردسر شده، فکر کنیم، روح زندگی جاری در فیلم را میبینیم؛ روحی که با خانواده جمع آمده است.
بازی با سیاست پل چوبی مرتضی مهاجری ادعای فیلم این است که میخواهد یک ملودرام در بستر رخدادهای سیاسی باشد.
پس سیاست برایش درگیری و کنش اصلی نیست و ملودرام و رجوع به عشق ده سال پیش، مسئلهی فیلم است.
این لحظه که از درونیترین نقاط فیلمنامه است، حالت عاطفی شخصیت را در روبهرو شدن با کسی که سالهای دانشجویی را عاشقش بوده، نشان میدهد و در یادآوری دوباره عشق و کنش بعدی خیلی مهم است.
شما را به خدا چه کسی باور میکند این آدمها فعال سیاسی بوده باشند؟ پس درد سیاست داشتن در فیلم هم شوخی است.
فیلم معلق است و سیاست برایش بازیچهای فرع بر نوستالژی بازی!"