چکیده:
محمد صادق وقایعنگار مروزی، شخصیت فرهنگی و سیاسی دوره اول سلطنت قاجاریه،
فزون بر مناصب و مشاغل دیپلماسی و رایزنی و داروغگی دفترخانه همایون. ** یکی از
بنیانگذاران تاریخنویسی معاصر ایران به شمار رفته و از طرف فتحعلی شاه قاجار عنوان
رسمی وقایعنگاری را دریافت کرده است و با آن که در دربار و نهاد سلطنت
وقایعنگاران متعدد حضور داشتهاند اما وی وقایعنگار رسمی به شمار آمد و پس از
مرگش آن سمت و منصب به فرزندش انتقال پیدا کرد.وقایعنگار مروزی در مرو متولد شد و در موطن خود و مشهد و کربلا و نجف تحصیل کرد
و مدت زمانی هم در کاشان در محضر استاد سلیمان صباحی به آموختن ادب فارسی و شعر
اشتغال داشت و در همان دوره با فتحعلی خان صبای کاشانی آشنایی یافت و با کمک وی و
دوست دیرینش
محمد حسین خان مروی(فرزند بیرامعلی خان قاجار مقتول)که هر دو در دربار
فتحعلی شاه مقام و منزلت داشتند، به منشیگری برگزیده شد و به دلیل هوش و کیاست مقام
وقایعنگاری به وی تفویض گردید و کتاب تاریخ جهانآرا را تالیف کرد.وقایعنگار
مروزی که دارای ذوق ادبی و قریحه شاعری نیز بود و چند کتاب نیز در مسائل ادبی و
سیاسی تالیف کرده، کتاب جهانآرا را به ترتیب سنوات تالیف کرد و قصد او بر این بود
که هر ده سال یک جلد تاریخ به نگارش درآورد.جلد اول از زمان پادشاهی آقا محمد خان
تا سال 1220 قمری و جلد دوم از 1220 قمری تا 1230 قمری تالیف شده است اما از جلدهای
بعدی به دلیل کثرت مشاغل، خبری نشد و این دو جلد کتاب هم هنوز به زیور طبع آراسته
نشده است.دو جلد کتاب جهانآرا دنباله سبک تاریخنویسی ایران عهد صفویه و افشاریه و زندیه
است و در مورخان عصر قاجاری تاثیرات زیاد باقی گذاشته است.با آن که جانبداری در این
کتاب زیاد است اما مورخان جدید را در شناخت اوضاع آن روزگار مدد فراوان میرساند.
خلاصه ماشینی:
"وقایعنگار مروزی در مرو متولد شد و در موطن خود و مشهد و کربلا و نجف تحصیل کرد و مدت زمانی هم در کاشان در محضر استاد سلیمان صباحی به آموختن ادب فارسی و شعر اشتغال داشت و در همان دوره با فتحعلی خان صبای کاشانی آشنایی یافت و با کمک وی و دوست دیرینش (*)عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (**)( NUYAMOH ey-ENAXRATFAD ey-IGEQURAD ) محمد حسین خان مروی(فرزند بیرامعلی خان قاجار مقتول)که هر دو در دربار فتحعلی شاه مقام و منزلت داشتند، به منشیگری برگزیده شد و به دلیل هوش و کیاست مقام وقایعنگاری به وی تفویض گردید و کتاب تاریخ جهانآرا را تالیف کرد.
در چنین شرایطی که دیوان جدید، شکل میگرفت، محمد حسین خان مروی(به تنهایی یا همراه محمد صادق مروزی)وارد تهران، پایتخت جدید ایران شده است، اما به محض ورود به تهران به قول مهدی بامداد:«فتحعلیشاه محبت و مهربانی زیادی نسبت به وی مبذول میدارد تا جایی که خود به دیدن وی میرود چون پس از فرار وی از بخارا تمام اعضای خاندانش به امر بیک جان کشته میشوند به وی تسلیت میگوید و عباس میرزا ولیعهد خود را نیز وادار میکند که به دیدن خان مروی رفته و به او تسلیت بگوید و حتی فتحعلیشاه پس از کشتن حاج ابراهیم کلانتر اعتماد الدوله شیرازی صدر اعظم خود به وی تکلیف صدرات کرد و خواست که او را صدر اعظم خود کند، لکن از قبول این شغل امتناع ورزید و زیر بار نرفت و تا آخر عمر فقط به سمت ندامت خاص فتحعلی شاه اکتفا نمود و در این مدت بسیار محترم میزیسته و شاید محترمترین فرد زمان خود بوده است."