چکیده:
گروههای جات در جنوب شبه قاره هند و سرزمین سند زندگی میکردند.توانایی و تجربه
در دریانوردی، تجارت و جنگهای دریایی آنان را به خلیج فارس و سواحل زنگبار
کشاند.انتساب این اقوام به کاستهای پایین سبب گرایش عدهی زیادی از آنان به اسلام
شد.فتوحات سریع مسلمانان در سند عمدتا متکی بر همکاری جاتها بود.از این پس شمار
آنان در ایران و عراق رو به فزونی نهاد.آنان علاوه بر شرکت در لشکرکشیهای
مسلمانان، به شورشهای بسیاری نیز دست زدند.در شبه قارهی هند نیز همواره جاتهای
غیر مسلمان با حاکمان مسلمان درگیر بودند و سختگیری برخی از سلاطین مغول سبب
انسجام جاتها شد و از دستههای شورشی به جمعیتی متحد و دارای تشکیلات حکومتی تبدیل
شدند.اسب سواران شجاع جات در شورشهای ضد کمپانی هند شرقی حضوری
چشمگیر داشتند.انگلستان به شیوههای غیر مستقیم از اخذ مالیاتهای سنگین به تدریج
آنان را به انزوا کشانید.
خلاصه ماشینی:
"جاتها را با قدرت سرکوب و مطیع خود ساخت(کوفی، 1358، 25)و عدهای از آنان را به عنوان گروگان در برهمن آباد حبس کرد و آنان را متعهد به انجام این شروط ساخت:1-تیغ بر ندارند؛2-لباس مخمل و ابریشم نپوشند؛3-چادر آنان پشمین و به رنگ سیاه و سرخ باشد؛4-بر اسب بیزین نشینند؛5-سر و پای برهنه باشند؛6-چون از خانه بیرون روند سگان را با خود بگردانند؛7-برای آشپزخانهی حاکم برهمن آباد هیزم حمل کنند؛8 -راهنمایی و جاسوسی آنان را برعهده گیرند؛9-اگر دشمنی به این منطقه هجوم آورد، در دفاع همراه سپاهیان اقدام کنند.
او به ایشان گفت:«شرط چنان بود که همراه گروهی از عربها با دیگر گروهها بجنگند»(همان، ص 381) نقش جاتها در فتح سند ورود محمد بن قاسم به سند در سال 92 ه ق در زمان خلافت ولید بن عبد الملک به دنبال غارت کشتیهای عازم بغداد توسط ساکنان سواحل جنوبی سند صورت گرفت.
(همان، 122)چون مسلمانان عازم فتح مرکز سیاسی سند(یعنی ارور) شدند، داهر برای مستأصل کردن آنها از عدهای از جاتها خواست تا پیوسته به آنان دستبرد زده، جدا افتادگان از سپاه را اذیت و آزار کرده و راه علوفه و غذا را بر آنان ببندند.
tapliT راجارم 1 کشته شد و عمدهی قدرت جاتها طی چند سال بعد تقلیل یافت، اما به زودی یک رهبر قدرتمند در«چورامن» 2 بار دیگر آنان را به شکل جدیدی سازمان داد و به یک نیروی قوی نظامی بدل کرد، به طوری که توانستند در برابر نیروهای امپراتوری پس از مرگ اورنگ زیب پایداری کنند."