چکیده:
مقدمه: چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری یکی از رایجترین الگوهای تعاملی میان زوجین است که در آن یکی از زوجین، خواستار افزایش صمیمیت است و به همسر خود نزدیک شده و از سردی و فقدان ابراز محبت او شکایت میکند، و همسر دیگر از صمیمت اجتناب کرده، با کنارهگیری و انفعال واکنش نشان میدهد. این الگوی تعاملی که معمولا به شکل زن متقاضی – مرد کنارهگیر بروز میکند، به مرور زمان تشدید و باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی میشود. با توجه به پیشینههای موجود، برخی از عوامل اجتماعی مانند کلیشههای جنسیتی و تفاوت سطوح قدرت میان زنان و مردان، در شکلگیری این الگوی تعاملی نقش موثری داشته، زوجین را به سمت این الگو سوق میدهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای جامعهشناختی و چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری است تا میزان رابطه کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیتشناختی با چرخه مذکور تعیین شود. روش: در پژوهش حاضر رابطه متغیرهای کلیشه های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیتشناختی با چرخه تقاضا – کنارهگیری با استفاده از روش آمار توصیفی (رگرسیون و همبستگی) بررسی شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت و تعداد فرزندان به طور معناداری قادر به پیشبینی چرخه مذکور هستند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که افزایش تفکر کلیشهای و تعداد فرزندان، باعث افزایش احتمال شکلگیری چرخه تقاضا – کنارهگیری در روابط زوجین میشود و احساس قدرت بیشتر با «کناره گیری» و احساس قدرت کمتر با «متقاضی شدن» همبستگی مثبت دارند. نتیجهگیری: نتایج فوق اهمیت توجه به متغیرهای مذکور در تحلیل علل و عوامل چرخه مذکور را نشان میدهد و به دست اندرکاران مسائل خانوادگی و اجتماعی کمک میکند که با شناسایی عوامل موثر بر این چرخه، زمینه بهبود ارتباطات زوجین را فراهم کنند.
Marital life is an important dimension of life for anyone. One of the most important qualities of marital relationships is communicational cycles and patterns which are formed between couples and often are stabilized by repetition through lapse of time. That is, when any of the partners do something with regard to the other, and it is continued for some time, it may lead to the formation of some communicational patterns between them and becomes stable. If patterns which direct the coupleâ interactions suffer from dysfunctional characteristics, conflicts may arise, leading couples to experience dissatisfaction in their marital relationships. The demand â withdraw marital communicational cycle is one of the most prevalent communicational patterns in which one spouse demands intimacy, criticizes the other and complains about his or her partnerâs apathy while the other avoids intimacy and reacts with withdrawal and/or passivity. This pattern usually appears as wife demand/husband withdrawal. It intensifies little by little and leads to marital dissatisfaction. In this research we want to know how such variables as gender stereotype and power differences between men and women can influence this cycle.
Demand – Withdraw Marital Communicational Cycle, Gender Stereotypes, Sense of Power, Demographic Variables