چکیده:
هدف در این مقاله، نمایاندن تحقیق و تقلید از دیدگاه مولانا است. ابتدا نگاهی گذرا به
معنای لغوی و اصطلاحی این دو واژه شده است که در معنای هر دو واژه، «استحکام و
قدرت و استواری» لحاظ گردیده است.
تحقیق و تقلید در جهانبینی مولانا جایگاهی ویژه دارد. مولانا معتقد است انسان باید
بکوشد تا از درجه تقلید به مقام تحقیق برسد و اگر هم در مواردی از تقلید ناچار است،
باید با تقلید، محققانه برخورد کند؛ بداند چه کسی شایستگی تقلید را دارد. از نظر مولانا،
کسی این شایستگی را دارد که نور حق را نوشیده و هواهای نفسانی را کشته باشد؛ از حرص
و طمع بریده و از رق جهان مادی آزاد شده و به مقام پختگی رسیده باشد.
در ادامه نوشتار ویژگیهای هر کدام از اهل تقلید و تحقیق از نظر مولانا بررسی و
گزارش شده است.
خلاصه ماشینی:
"آنکه او از پرده تقلید جست او به نور حق ببیند هر چه هست نور پاکش بیدلیل و بیبیان پوست بشکافد، درآید در میان جهد کن تا پیر عقل و دین شوی تا چو عقل کل تو باطنبین شوی (79 - 2170/4) مولانا در دفتر اول مثنوی نیز با اشاره به اینکه همین افراد محقق راستین هستند که ناله «استن حنانه» و ناله جماد را میتوانند براحتی تصدیق کنند، معتقد است که علت آن، آگاهی این افراد از اسرار الهی است: استن حنانه (12) از هجر رسول ناله میزد همچو ارباب عقول آن که او را نبود از اسرار دادکی کند تصدیق، او ناله جماد صد هزاران ز اهل تقلید و نشانافکندشان نیموهمی در گمان که به ظن تقلید و استدلالشانقایم است و جمله پر و بالشان شبههای انگیزد آن شیطان دوندرفتند آن جمله کوران سرنگون پای استدلالیان چوبین بودپای چوبین سخت بیتمکین بود غیر آن قطب زمان دیدهورکز ثباتش کوه گردد خیره سر 40 - 2124/1) مولانا در جای دیگر میگوید: علم تقلیدی وبال جان ماست عاریه است و ما نشسته کان ماست (13) زین خرد جاهل همی باید شدندست در دیوانگی باید زدن آزمودم عقل دوراندیش رابعد از این دیوانه سازم خویش را (40 - 2335/2) مولانا در دفتر ششم با اشاره به آزادی اهل تحقیق از رق جهان، میگوید که اهل تقلید توان ادراک این معنا را ندارند: عاقبت او پخته و استاد شد جست از رق جهان، آزاد شد از شراب لایزالی گشت مست شد ممیز از خلایق باز رست ز اعتقاد سست پرتقلیدشان وز خیال دیده بیدیدشان > ای عجب چه فن زند ادراکشان پیش جزر و مد بحر بینشان (14) (79 - 2776/6) 5."