چکیده:
نوشتاری که پیش رو دارید، با نگاهی به عمدهترین مشکلات جوامع انسانی مانند
جهل، رشد بیرویه جمعیت، فقر، بیماری، اعتیاد، استعمار، استبداد، آلودگی محیط زیست
و پوچی، رسالتهای آموزش عالی را در قرن بیست و یکم در مواجهه با این مشکلات
برشمرده است.
نویسنده بر آن است که با توجه به تبدیل جهان به یک دهکده جهانی، مثل امروز
جامعه جهانی، مثل کسانی است که در یک کشتی سوارند که هر خللی در آن، آینده همه
سرنشینان را تهدید میکند، از طرف دیگر گستردگی و پیچیدگی مسایل یادشده اقتضا
میکند که از تمامی ظرفیت کارشناسی معاصر استفاده شود.
در پایان مقاله، پیشنهاد شده است دانشگاه بینالمللی نوعدوستی ایجاد شود تا طلیعهدار
ایجاد درک مشترک و همدلی و همکاری تمامی فرهیختگان جهان باشد.
خلاصه ماشینی:
"(1) 1 - مقدمه با توجه به بقا و استمرار بسیاری از مشکلات ملی، منطقهای و بینالمللی، از قبیل: جهل، رشد بیرویه جمعیت، فقر، بیماری، اعتیاد، استعمار، استبداد، جنگ، آلودگی محیط زیست و پوچی؛ و نیز با توجه به نقش بنیادین و بیبدیل آموزش عالی در ارائه راهحلهای علمی برای از میان برداشتن معضلات بشری، بهنظر میرسد: مهمترین نقش آموزش عالی در قرن بیست و یکم میتواند تلاش جمعی در راستای بهبود، یا دستکم، کاهش آلام بشری براساس گامهای چهارگانه زیر باشد: 1.
این گروههای آگاه، پیشرو و متعهد تاکنون در سطح ملی به صورت خودجوش ظهور کرده، با تحمل سختیها و مرارتهای بسیار، حتی در حد تبعید، زندان، شکنجه و اعدام، توانستهاند آفریننده موجی از آگاهی و شعور اجتماعی برای مردم در بندشان باشند؛ اما این هزینهای بسیار گران برای رهایی است؛ که میتوان در پرتو یک احساس مسئولیت کلان جهانی و همکاری بینالمللی فرهیختگان و اندیشمندان آزاده براحتی هزینه دستیابی به آزادی و دموکراسی را بسیار کاهش داد؛ چرا که کشورهای استبدادزده برای بازسازی و قدم گذاشتن در مسیر رشد و توسعه حقیقی، بیش از هر چیز به وجود نیروهای آگاه متعهد و فداکار خود نیازمند هستند لذا تا آنجا که ممکن است باید در حفظ آنها کوشید.
به عبارت دیگر اگر دستیابی به صلح پایدار یک هدف استراتژیک و جدی در قرن جدید است، سازوکارهای لازم آن از جمله تبعیت حاکمان از حکما نیز باید تأمین شود و این مهم، تنها در پرتو استقلال آموزش عالی و نقش محوری آن در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای کلان اجتماعی ممکن است."