چکیده:
توهم انگاری-با قرائت اسمیلانسکی-دیدگاهی است که نقـش تـوهم رادر مسئلهارادة آزاد مهم و مثبت میدانـد. بـر اسـاس ایـن دیـدگاه : ١.ارادة آزاد اختیارگرایانه وجود ندارد؛ چراکه نامنسجم و درنتیجـه غیـرممکن اسـت . ٢. همسازگرایی-به صورت کلـی-بـه عنـوان مبنـایی بـرای مسـئولیت پـذیری اخلاقی و مفاهیم مرتبط با آن ناکافی است . ٣.دترمینیسم سخت نیزپذیرفتنی نیست ؛ چراکه نمیتوان از باورهای پایهاخلاقی دست کشید؛حتی اگر مبتنی بر مفاهیمی نامنسجم باشند. به این ترتیب ،اهمیت توهم نمایان میشـود. ایـن اهمیت به صورت غیرمستقیم از ارزش موضـعی همسـازگرایی و دترمینیسـم سخت و به صورت مستقیم از نبود ارادة آزاد اختیارگرایانه ناشی میشود. در این مقاله پس از تقریراین دیدگاه ، برخی از اعتراضات به آن رابیان خواهیم کرد.
خلاصه ماشینی:
به بیان دیگر، اگر معتقد شویم ارادة آزاد اختیارگرایانه وجود ندارد، آنگاه این سؤال پیش مـی آیـد کـه «در غیاب اختیارگرایی ، مبنای موجهی برای اخلاق و مفاهیم اخلاقی باقی خواهد ماند؟» ویا به بیان دیگر «آیا مفاهیم اخلاقی و در رoس آنها مسئولیت پذیری اخلاقی با دترمینیسم همسـاز است ؟».
اما پاسخ منفی به پرسش هستی شناختی و اخلاقی -یعنی انکـار توoمـان اختیـارگرایی و همسازگرایی -مستلزم پذیرش کدام نظریه است ؟ این ، همان مسئلۀ استلزام اسـت .
ارادة آزاد همـان طـور کـه بـا دترمینیسم ناهمساز است ، بـا ایندترمینیسـم هـم جمـع شـدنی نیسـت و خطـررویـدادهای ایندترمینیستی یا شانسی برای ارادة آزاد کمتر از خطر دترمینیسم نیست ؛ چراکه این دسـته از رویدادها ازآنجاکه تحت کنترل فاعل نیسـتند، انتسابشـان بـه فاعـل مشـکل آفـرین اسـت .
بدین ترتیب ، ضرورت بـاور بـه تـوهم مسـتقیما از نبـود ارادة آزاد اختیارگرایانـه ناشـی می شود؛ چنان که به صورت غیرمستقیم نتیجۀ اعتقاد به دوگانه انگاری بنیادین است ؛ زیرا مـا در عمل محکوم به حفظ اخلاق و مفاهیم اخلاقی هستیم ، هرچند این مفاهیم در تناقض بـا هم و یا مبتنی بر مفـاهیم نامنسـجم دیگـر باشـند.
شاید عجیب به نظرآید که نقش یک باور کاذب -توهم -در زندگی مـا تـا ایـن انـدازه مهم و حیاتی باشد؛ امااسمیلانسکی معتقد اسـت کـاذب بـودن بـاور بـه ارادة آزاد مـانع از کارکرد مثبت آن نیست ؛ چراکه به طورکلی ، توهمی بودن یک باور با واقعی بـودن آن بـرای باورنده جمع شدنی است .
پس منظور از توهم انگاری این نیست که بـه اسـتنتاج باورهـای کـاذب در مسـئلۀ ارادة آزاد بپردازیم ؛ چراکه محال است انسان های عادی ، زندگی خود را بر مبنـای باورهـایی بنا کنند که به کذب آنها اعتقاد دارند.