چکیده:
Though، as we know، Aquinas is influenced by Ibn Sina، he has been mostly introduced as an opponent of Ibn Rushd (Averrose). In the present article، the author has shown that in many cases Aquinas is influenced by Ibn Rushd and in most cases in which he is in conflict with Ibn Sina، he relies upon Ibn Rushd’s views. Aquinas rejects Ibn Sina’s the rule of al- Wahid، doctrine of emanation، active intellect، and theory of knowledge; he has gone to reject these ideas، however، in the light of Ibn Rushd’s; and his oppositions to Ibn Sina is to some extent similar to Ibn Rushd’s opposition to Ibn Sina. It seems that Aquinas has adopted Ibn Rushd’s main views knowingly; he has introduced Ibn Rushd، however، in a way that it is as if Ibn Rushd opposes his own main views.
خلاصه ماشینی:
آکـوئینی مخـالف قاعدة الواحد، نظریۀ فیض ، عقل فعال و نظریـۀ شـناخت ابـن سیناسـت ؛ امـا در سـایۀ اقتباس از ابن رشد به این گونه مخالفت ها روی آورده است و دیدگاه های مخـالفی کـه در مقابل ابن سینا دارد تا حدود زیادی همانند دیدگاه های مخالفی است که ابن رشد بـا ابن سینا دارد.
آکوئینی در آنجا قول به «وحدت عقل هیولانی » نزد همۀ انسان ها، بـه نحـوی کـه تـک تـک انسان ها دارای بهره ای از آن باشندو اتصال «عقل هیولانی » با «عقل فعال خارج از انسان هـا» را به ابن رشد نیز نسبت می دهد.
آکوئینی، با توجه به اینکه ابن رشد رامی شناخت ، بر خلاف عقاید استاد خود، به دیدگاه های ابن رشد روی آوردو آنها را بر وفق عقاید دینی خود یافت ؛ اما از آنجاکه ابن رشـد نیـز بـه *اعتقاد به اینکه خداوند فعل خود را نه بیواسطه ، بلکه به واسطۀ عقول ده گانه انجام می دهدو عقل منفعل همانند عقل فعال در همۀ انسان ها عقل واحدی است ؛ به طوری که جاودانگی شخصی و مسئولیت شخصی آدمی رد میشوند، از جمله اعتقاداتی بودند که عقاید الحادی ابن رشدیان به شمارمی آمدند.
آکوئینی دقیقا همین دیدگاه ابن رشد را اقتباس کرده اسـت و بـر خلاف استاد خود، آلبرتوس کبیر، که همچون فارابی وابن سینا به قاعدة «الواحـد» و نظریـۀ «فیض » قائل اسـت ( de Causis]Albert the Great, Summa Theologiae, Ia, ١ ,٤ ,[et proc.