چکیده:
شهر مشهد از بزرگترین مراکز زیارتی ایران و جهان اسلام به شمار میرود. از ابتدای قرن دهم و همزمان با طلوع حکومت صفوی، سیل زائران شیعی به مراکز زیارتی و از جمله شهر مشهد روند شتابندهای را دنبال کرده است. حضور زائران در این شهر اثرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را برای اهالی و مجاوران ساکن در این شهر در پی داشته است. جهانگردان و مسافران فراوانی که در دوره قاجاریه از اقصی نقاط داخل و خارج از مرزها به ایران میآمدهاند از این شهر نیز دیدن کرده و شرح مشاهدات خود را در قالب سفرنامههای مختلف به تحریر درآوردهاند که مقاله حاضر، در تلاش است با تکیه بر این منابع، به وصف دشواریها و اوضاع زیارتی این شهر در دوران حکومت قاجار بپردازد و از رهگذر آن، آثار و تبعات حضور زائران بر بافت و چهره اجتماعی این شهر را بررسی کند.
Mashhad is regarded as one of the biggest pilgrimage centers of Iran and the world of Islam. From the beginning of the 10th/16th century and simultaneous to the rise of the Saffavid rule، the number of Shī‘a pilgrims to pilgrimage centers، including Mashhad، gained an increasing pace. The presence of pilgrims in this city has left considerable cultural، social، and economic impacts on the local people residing in this city. Many tourists and travelers who in the Qajar period arrived in Iran from different parts of the world as well as people from different parts of Iran visited this city and wrote the account of their observation in the form of various travelogues. The present article is intended to describe، with reliance on these sources، the complexities and situations of pilgrimage in this city during the Qajar reign and thereby to examine the impacts and consequences of the presence of pilgrims on the social context and countenance of this city.
خلاصه ماشینی:
«خانیکف روسی که در دهه آغازین حکومت ناصر الدین شاه به مشهد آمده است در بخشی از سفرنامه خود به موضوع جمعیت زائران مشهد اشاره کرده است: «تعیین تعداد دقیق زائرانی که هر سال به مشهد سفر میکنند، به علت تغییر این رقم در هر سال و نیز آزادی فوقالعاده زائران در ورود به این شهر و خروج از آن، بیآنکه در هیچ یک از دفاتر رسمی اثری از آن برجای بماند غیر ممکن است، اما اگر آنچه برایم گفته شده است درست باشد و هر روز در آشپزخانههای حضرتی 150 باتمن مشهد؛ یعنی 750 کیلو برنج پخته میان زائران مستحق توزیع شود، میتوان گمان برد که میزان نوسان ورود و خروج زائران بیش از 50 هزار نفر در سال است، جمعیت ثابت شهر مشهد از 60 هزار نفر تجاوز نمیکند.
مطابق با 1276-1275ق در راه استرآباد به شاهرود که از آنجا قصد سفر به مشهد را دارد و مدتی را در بسطام توقف میکند، گزارش جالبی از ناامنی راه و چگونگی حرکت کاروانها به سوی خراسان را شرح میدهد که در ضمن آن تردد فراوان و ازدحام کاروانهای زواری از سویی و تنوع اقوام و نژادهای انسانی از سوی دیگر آشکار میگردد و افزون بر آن وجود هندیها و دیگر اقوام ساکن در آسیای میانه از این حقیقت پرده برمیدارد که بخش قابل توجهی از این زوار از زیارت عتبات عالیات و دیگر ممالک واقع در غرب جهان اسلام وامبری، آرمنیوس، زندگی و سفرهای وامبری: دنباله سیاحت درویش دروغین، ترجمه محمدحسین آریا، ص 288-289.