چکیده:
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه کیفیت زندگیکاری و بیگانگی اجتماعی دبیران دبیرستانهای شهر تبریز میباشد و روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری دبیران زن و مرد دبیرستانهای شهر تبریز در سال تحصیلی 91- 1390 به تعداد 13247 میباشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 373 نفر برآورد گردیده و نمونهها به شیوه طبقهای متناسب با حجم نمونه انتخاب گردیدند. گردآوری دادهها با استفاده از دو پرسشنامه محقق ساخته کیفیت زندگیکاری برگرفته از کیفیت زندگیکاری والتون و پرسشنامه استاندارد بیگانگی اجتماعی ملوین سیمن که ضریب پایایی آنها به کمک آلفای کرونباخ که قابل قبول به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتایج نشان داده که کیفیت زندگی برابر 10/12±87/44 و بیگانگی اجتماعی برابر 42/16±62/46 بهدست آمده که هر دو در حد متوسط بوده است. بین کیفیت زندگیکاری و بیگانگی اجتماعی همبستگی معنیدار بهدست آمد. همچنین کیفیت زندگیکاری با هر یک از ابعاد بیگانگی اجتماعی به جز انزوای اجتماعی معنیدار و معکوس بود. یعنی کیفیت زندگیکاری پایین موجب بالا رفتن ابعاد بیگانگی اجتماعی در دبیران میشود.
The purpose of this study is the examination of the relationship between
quality of work life and social alienation among secondary high school teachers
in Tabriz. This study is a survey study and the population is 13274male and
female high school teachers in Tabriz in 91-1390 educational year. Sample size
is 373 using the Kukran formula and stratified sampling methods. Data were
gathered using questionnaires of quality of working life which was adopted from
Walton’s questionnaire and Seaman Melvin social alienation questionnaire
which are reliable using Cronbach's alpha reliability coefficient. In order to
analyze the data, descriptive statistics and Pearson correlation test, t test and
one-way ANOVA were used. The results show that there is a meaningful
correlation between the quality of life and social alienation. Also there is a
meaningful and inverse relationship between the quality of working life and each
of the social alienation dimensions except social isolation. It means that low
quality of working life enhances the social alienation dimensions among
teachers.
خلاصه ماشینی:
"در خصوص کیفیت زندگیکاری نتایج مطالعات نشان میدهد دو رساله کارشناسی ارشد که در آنها به بررسی کیفیت زندگیکاری بر بهرهوری کارکنان و پرسنل پرداخته است (تعالی، 1374؛ قاسمی، 1379؛ بیان زاده و همکاران، 1372) در بررسی نتایج نشان داد که نیمی از بیماران در زمینههای گوناگون زندگی از جمله فعالیتهای اجتماعی و رضایت عمومی و روابط اجتماعی، آسایش روانی و سلامت جسمانی در سطح متوسط و در زمینههای علائم و فعالیتهای روزمره زندگی در سطح بالایی قرار داشتند.
در تعریف دولان و شولر «کیفیت زندگیکاری فرآیندی است که به وسیله آن همه اعضای سازمان از راه مجاری باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است در تصمیمهایی که به ویژه بر شغلشان و بر محیط کارشان اثر میگذارد، به نحوی دخالت میکنند و در نتیجه مشارکت و خشنودی آنها از کار بیشتر میشود و فشار ناشی از کار برایشان کاهش مییابد»(دولان و شولر، 1381: 354).
آن چنان که در پژوهشهای داخلی و خارجی همچون جانسورد (2003)، رستگاری (1378)، صنوبری (1379)، قاسمی (1379)، گوهری (1376) و خوشبختی (1383) نیز نشان داده شد، که وجود هر یک از موارد مطرح در کیفیت زندگیکاری موجب بهبود عملکرد و به دنبال آن رضایت شغلی و عدم احساس بیگانگی نسبت به کار و محیط آن در کارکنان خواهد شد.
بر همین اساس میتوان گفت در صورتی که سازمانها بتوانند سطح کیفیت زندگیکاری کارکنان (دبیران) را افزایش دهند و شرایطی در محیط کار فراهم کنند تا آنان احساس عدالت، مساوات، رشد و ارتقای فرصت برای بروز قابلیتهای خود را داشته باشند."