چکیده:
اخلاق کار، یک هنجار فرهنگی است که به انجام کار مناسب و خوب در جامعه یک ارزش معنوی مثبت میدهد و بر این باور است که کار فی نفسه دارای یک ارزش ذاتی است. هدف این مقاله بررسی و شناخت اخلاق کار و عوامل سازمانی موثر بر آن است. چارچوب نظری پژوهش را نظریات بیگانگی مارکس و اندیشمندان مارکسیستی، نظریه بیگانگی سیاسی هانتینگتون و نظریات مربوط به سازمان و مدیریت، تعهد و عدالت سازمانی تشکیل میدهد. روش مطالعه پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامه است. نمونهگیری به صورت نمونهگیری متناسب با حجم بوده و تعداد 274 نفر جمعیت نمونه انتخاب شده است. پس از استخراج و پردازش دادهها و تهیه شاخصهای آماری مناسب برای متغیر مستقل و وابسته پژوهش، اطلاعات بهدست آمده از تحقیق حاضر نشان میدهد میزان اخلاق کاری کارکنان مورد مطالعه برابر با 21/4 با انحراف استاندارد 33/0 میباشد. اخلاق کار 4/4 درصد افراد در حد پایین، 1/52 درصد در حد متوسط و 5/36 درصد در حد بالا قرار دارد. سبک مدیریت سازمانی 7/22 درصد را آمرانه، 6/53 درصد را میانهرو و 7/23 درصد را در حد مشارکتی دانستهاند، لذا میتوان سبک مدیریتی رایج در دانشگاهها را سبک میانهرو ارزیابی کرد. در این پژوهش همبستگی مثبت و معنادار اخلاق کار با رضایت شغلی، عدالت و تعهد سازمانی کارکنان و همبستگی منفی و معنادار اخلاق کار با بیگانگی سازمانی و سبک مدیریت سازمانی آمرانه وجود دارد. همچنین تفاوت معنیداری بین سن و سنوات خدمت کارکنان با بعد روح جمعی و مشارکت اخلاق کار، کارکنان مشاهده گردید.
Work ethic is a cultural norm which gives positive moral values doing good
work in the community. The purpose of this article is to review and understand
the work ethic and organizational factors that influence it. This research
employs survey method and uses questionnaires. The selected target society
has been employees of state universities in Tabriz with a sample of 274 people.
After extracting and analyzing data and producing of statistic indexes
(indicators) for independent and cumulated variables of the research, the result
show that the least and the most work ethics of the sample people are 2.9 and 5
respectively. The degree of work ethics of studied employees is 4.21. Also, the
work ethics of 4.4 percent of the population is in low level, 52.1 percent in
intermediate level and 36.5 percent in high level.
Eventually 22.7% of respondents have considered the organization
management style as autocratic, 53.6% as moderate and 23.7% as participatory.
In this way the popular management style in university has been assessed as
moderate. In this research there is a positive and meaningful correlation
between the work ethics and job satisfaction justice (fairness) and
organizational commitment and also a negative and meaningful correlation
between work ethics and organization alienation and autocratic management
style.
خلاصه ماشینی:
"در تحقیق دیگری که توسط معیدفر در سال 1385 با عنوان بررسی میزان اخلاق کار و عوامل اجتماعی موثر بر آن در میان کارکنان ادارات دولتی انجام گرفته، ضمن بررسی اخلاق کار در چهار بعد آن، به این نتیجه میرسد که در ایران هر چه تحصیلات بیشتر شود اخلاق کار پایین میآید که نشان میدهد بیگانگی سیاسی و اجتماعی نقش عمده ای در میزان اخلاق کار داشته است.
متغیر تعداد گویه ضریب پایایی اخلاق کار و ابعاد چهارگانه آن 50 90/0 بیگانگی سازمانی 9 90/0 رضایت شغلی 9 86/0 عدالت سازمانی 9 91/0 سبک مدیریت 13 93/0 جدول شماره (1): نتایج آزمون پایایی متغیرهای تحقیق - Validity تعاریف نظری و عملی متغیرهای وابسته و مستقل تحقیق اخلاق کار اخلاق کار یک هنجار فرهنگی است که به انجام کار مناسب و خوب در جامعه یک ارزش معنوی مثبت میدهد و بر این باور است که کار فی نفسه دارای یک ارزش ذاتی است(چرینگتون 1 ، 1980: 19 به نقل از معیرفر، 1380).
نکته قابل توجه اینکه طبق جدول مذکور سطح معنیداری بهدست آمده بین متغیر سن و بعد روج جمعی (008/0) میباشد و ضریب همبستگی بین آنها (159/0=r) نشان میدهد که رابطه بسیار ضعیفی و مستقیم بین دو متغیر وجود دارد، یعنی با افزایش سن کارکنان میزان روح جمعی و مشارکت افراد نیز افزایش مییابد.
نتایج تحقیق حاضر نیز نشان میدهد که با افزایش عدالت سازمانی و به تبع آن تعهد سازمانی، اخلاق کار نیز افزایش مییابد و در نهایت تحقیقات درویش یوسف در خصوص اینکه بین اخلاق کار و تعهدسازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد موید این نکته است."