چکیده:
هدف مطالعه حاضر، بررسی میزان وجدان کاری کارکنان ادارات دولتی شهر تهران و یاسوج و مطالعه عوامل سازمانی مؤثر بر آن است. مطالعه حاضر با استناد به نظریههای پارسونز، دورکیم، کوهن، مازلو و هومنز و با هدف پاسخگویی به اینکه میزان وجدان کاری در بین کارکنان ادارات دولتی مورد نظر (استانداری، فرمانداری و شهرداری) در چه حدی است و عوامل مؤثر بر این مقوله کدامند؟ انجام گرفته است. برای پاسخگویی به این سوال، مطالعهای با روش توصیفی پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته 78 گویهای بر روی 386 نفر از کارکنان که به روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدهاند صورت گرفت. در این مطالعه، رابطه متغیرهای مستقل احساس عدالت سازمانی، مشارکت سازمانی، فشار نقش، شفافیت نقشهای سازمانی و پایگاه شغلی با متغیر وابسته وجدان کاری، مورد سنجش قرار گرفت که مهمترین نتایج مبین آن است که میزان وجدان کاری (در بازه یک تا پنج) 76/3 و در حد متوسط رو به بالاست. همچنین وجدان کاری کارکنان در یاسوج 45/3 و در تهران 37/3 بوده است. عوامل اثرگذار بر پیشبینی وجدان کاریی برحسب اولویت عبارتند از: عدالت سازمانی با تأثیر علی 887/0 در مرتبه اول، شفافیت نقش سازمانی با تأثیر علی 411/0 در مرتبه دوم، فشار نقش با تأثیر علی 285/0- در مرتبه سوم، مشارکت سازمانی با تأثیر علی 211/0در مرتبه چهارم و پایگاه شغلی با تأثیر علی 003/0در مرتبه آخر و پنجم قرار دارد.
The present paper studies the job conscience of government staff in Tehran andYasooj and organizational factors influencing on them. In this study the theories of Durham, Haber mass, Parsons, and Maslow were used. The aim of this study was to identify the level of consciousness among employees working in the public sector (state, governor, and mayor) and the factors affecting on them. The research method is survey and the data were collected through questionnaire. The sample population was 386 who were selected by quota sampling. The relationship between the independent variables of the sense of organizational justice, organizational participation, role strain, role clarity and organizational and job status and the dependent variable of work conscience have been measured. The results show that the amount of job conscience is 76/3 and the average upward. Also job conscience inYasooj is 45/3and in Tehran is 37/3.
خلاصه ماشینی:
"زنجانیزاده و همکاران (1387) در پژوهشی تحت عنوان میزان تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل اجتماعی مؤثر برآن با استفاده از نظریات هومنز، مازلو و آدامز، نتیجه گرفت که میزان وجدان کاری کارکنان (در بازده صفر تا صد) 76 و در حد بالاست و از میان متغیرهای مورد بررسی، عدالت سازمانی، مشارکت و فشار نقش بیشترین تأثیر را بر متغیر وجدان کاری داشتهاند.
این ضریب نشانگر این است که 485/0 درصد از واریانس وجدان کاری کارکنان سازمانهای مورد بررسی، توسط متغیرهای مستقل پژوهش (عدالت سازمانی، شفافیت نقشهای سازمانی، فشار نقش، مشارکت سازمانی و پایگاه شغلی) تبیین میگردد.
خلاصه و نتیجهگیری نتایج برگرفته از آزمون فرضیات در بین کارکنان ادارات (استانداری، فرمانداری و شهرداری تهران و یاسوج) نشان میدهد که براساس نظریه (بوچول) اگر مدیران این ادارات روابط صمیمانهتری با کارکنان خویش داشته باشند، براساس نظریه (شافر و مازلو) وظایف محوله به آنان مشخص باشد و فشار زیادی را احساس نکنند و نظریه (فایول و مارشال) در راستای انجام آن وظایف، سازمان شرایط محیطی مناسبی را برای کارکنان فراهم کند و همچنین کارکنان در تصمیمگیریهای سازمان مشارکت داده شوند، در کنش کارکنان از جمله افزایش ابعاد مختلف وجدان کاری آنان تأثیرگذار است.
در این راستا همچنین زنجانیزاده (1388) لانگ (1978) حبیبی و جعفری (1380) طالبیان (1382) مدنی و زاهدی (1384) ساروخانی (1381)، آدامز کینگ و وستی (1997) یوسف (2002) ایرونیگ و کلمن (2003)، مازلو (1990) و همچنین نتایج حاصل از تحقیقات دانشگاه پنسیلوانیا نشان میدهد که درک عدالت سازمانی توسط کارکنان، مشارکت دادن کارکنان ادارات در تصمیمگیریهای سازمانی، شفافیت نقش سازمانی و عدم فشار نقش از عوامل مؤثر بر افزایش وجدان کاری بوده است."