چکیده:
چکیده حزب هنچاک از قدیمیترین احزاب ارمنی بود که حوزة فعالیتش علاوهبر ارمنستان، روسیه، و عثمانی، ایران را نیز شامل میشد. رقابت آنان با احزاب ارمنی دیگر همانند داشناکسوتیون که هر دو در اواخر قرن نوزده تأسیس شده بودند، به داخل مرزهای ایران عصر مشروطه کشیده شد. هرچند بنابر شرایط، نام حزب رقیب (داشناکسوتیون) در تارک مبارزات مشروطهخواهی مردم ایران بیشتر درخشید، نمیتوان از تأثیرات فکری و سیاسی هنچاکیان در ایران چشم پوشید. این مقاله به نقش این حزب در مناطقی از ایران، که جنبش مشروطه در آن گسترة بیشتری داشت، میپردازد. همچنین از مناسبات سیاسی و اجتماعی حزب ارمنی با احزاب دیگر در ایران پرده بر میدارد.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر این ، وجود برخی از انشعابات ایدئولوژیک ، همانند جـدایی پـاره ای از عناصـر سوسیال دموکرات های تبریز، که به ظاهر پیشینة هنچاکی داشتند و بعدها جزو تئورسین های نظام سوسیالیستی در ایران محسوب شدند (٦١ :ibid) نیز گواهی بر پویایی تئوریک در میان اعضای هنچاکیست هاست و هم بیان گر دغدغه های اعضای حزب در راستای نیل به اهداف سوسیالیستی است .
با این حال هنچاک ها فعالیت های سیاسی خود را در ایران هـم زمـان بـا رقیب خود داشناک ها آغاز کردند که مرکز اصـلی فعالیـت آنـان در ابتـدا شـهر تبریـز بـود (خسروپناه و دیگران ، ١٣٨٢: ٦٦).
تجربة قفقاز نیز عامل بازدارنده ای در این باب بوده است ، به خصوص آن که ایالـت آذربایجان از کانون های پرنفوذ حکومت قاجار و به منزلة پایتخت دوم سلسلة قاجار به شمار می رفت (طباطبایی ، ١٣٨٥: ٣٣)، اما با آغاز قیام مردمـی تبریـز و شـعله ورشـدن آن تحـت رهبری ستارخان در سـال ١٩٠٨، هنچاکیـان بـه همـراه احـزاب دیگـر ارمنـی و سوسـیال دموکرات های روسیه و قفقاز با پیوستن به جنبش ، عملا حضور خـود را در انقـلاب ایـران اعلام کردند.
در حالی که ، شرایط سیاسی فعالیت در ایران برای داشناک ها، به ویژه با حضور مؤثر یپرم خان در گیلان و سهم بسزای او در فتح تهران ، مهیا بود و حزب هنچاک ، به علت ریزش نیروها و گفتمان های مبهم و پارادوکسیکال ، دوران انحطاط خود را سپری می کرد، اما به ناگاه شرایط فعالیت سیاسی در این ایالت برای آنان تغییر کرد و محافل سیاسی و فکـری به آنان توجه کردند.