چکیده:
در این مقاله کوشیدهام تا با روشی توصیفی- تحلیلی، ابتدا از نظریۀ اخلاقشناختی تامسرید، فیلسوف اسکاتلندی سدۀ هجدهم، دربارۀ چگونگی ادراک و تصدیق ارزشها و هنجارهای اخلاقی، که به «شهودگروی مبتنی بر فهم عرفی» معروف است، توصیفی تحلیلی به دست دهم و از رهگذر چنین توصیف تحلیلیای به این دو پرسش پاسخ دهم که «گستره و دامنۀ شهودگروی اخلاقشناختی رید تا کجاست؟» و «تبیین رید از منشاء خطای اخلاقی چیست؟» سپس با توجه به آن توصیف تحلیلی، کوشیدهام تا با بیان پارهای از وجوه قوت و وجوه ضعف نظریۀ اخلاقشناختی رید نشان دهم که، اولا، «آیا نظریۀ اخلاقشناختی رید در توجیه اعتبار معرفت اخلاقی، نظریهای موجه، دفاعپذیر و پذیرفتنی است یا نه؟» و، ثانیا، «آیا تبیین رید از منشاء خطای اخلاقی انسانها تبیینی بسنده است یا نه؟» پارهای از نتایج این مقاله، با توجه به پرسشهایی که طرح کردم، عبارتند از: الف) شهودگروی اخلاقشناختی رید، از حیث گستره و دامنهاش، هم مفاهیم اخلاقی ارزشی و هم مفاهیم اخلاقی هنجاری را دربرمیگیرد. ب) رید منشاء خطای اخلاقی انسانها را دو چیز دانسته است: یکی جهل و بیخبری فاعل عمل اخلاقی دربارۀ درستی یا نادرستی پارهای از اعمال، و دیگری قصور و بیتوجهی وی دربارۀ عمل نکردن به مقتضای احکام اخلاقی اش. ج) شهودگروی اخلاقشناختی رید به سبب مبتنی بودنش بر نظریۀ «اصالت کشف» دربارۀ مبادی تصوری اخلاق و نیز به سبب ابتنایش بر مطلق انگاری اخلاقی وی دربارۀ مبادی تصدیقی اخلاق، نظریهای ناموجه، دفاع ناپذیر و ناپذیرفتنی است. د) تبیین رید از منشاء خطای اخلاقی انسانها تبیینی نابسنده است.
خلاصه ماشینی:
در اينجا ميتوان پرسيد که قوة اخلاقي ما، که ريد گاهي آن را «حس اخلاقي» نيز مينامد، چگونه تشخيص ميدهد که پاره اي از اعمال درست يا نادرست اند و پاره اي از منشها ارزشمند يا بيارزش اند؟ به عقيدة ريد، تشخيص درستي يا نادرستي پاره اي از اعمال و نيز ارزشمندي يا بيارزشي پاره اي از منش ها ناشي از تطبيق يافتن آنها با سلسله اي از بديهيات اخلاقي يا «مبادي نخستين استدلال اخلاقي» است که قـوة اخلاقي ما بداهت و صدق آنها را بي واسطه و شهودي ادراک مـي کند (ن .
اما ميتوان پرسيد که با توجه به آنچه دربارة بديهيات اخلاقي و ادراک بي واسطه و شهودي آنها گفته شد، ريد به چه معنا قوة عقلاني انسان ها را مصداق «حس » ميداند؟ براي پاسخ دادن به اين پرسش بايد ببينيم که تعريف ريد از «حس » چيست و آيا تعريف وي از «حس » بر قوة اخلاقي ما صادق است يا نه ؟ همچنانکه کيث لرر خاطر نشان ساخته است ، به نظر ريد «حس عبارت است از قوه اي که در پاسخ به متعلق مناسب ، تصور و باور پديد ميآورد» (٢٢١ ,١٩٩١ ,Lehrer).
در توضيح پيش فرض نخست ميتوان گفت که از آنجا که ، از نظر ريد، متعلق وجدان يا حس اخلاقي انسان ها درستي اعمال است و درستي اعمال از کيفيات عيني و واقعي اعمال است و از ذات اعمال بر ميخيزد، وي دربارة مبادي تصوري اخلاق که «درستي» نيز يکي از آنهاست ، از قائلان به نظريۀ «اصالت کشف » است .