چکیده:
مقاله زیر باتوجه به برنامههای پنج ساله دوم دولت و تأکید بر آموزش و پرورش نوشته شده است.ابتدا انواع برنامهریزیها را تشریح،سپس عواملی را که بر عرضه و تقاضای آموزش و پرورش و نقش دولت تاثیر میگذارد مورد بررسی قرار میدهد.نهایتا لزوم برنامهریزی استراتژیک در آموزش و پرورش و مراحل برنامهریزی استراتژیک که آگاهی و استفاده از آن در طراحی یک نظام آموزشی مؤثرتر و کارآمدتر حائز اهمیت فراوان است مورد تاکید قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"2 از انواع گوناگون نظریههای برنامهریزی،موارد زیر را میتوان نام برد: 1-برنامهریزی عقلایی جامع3:مجموعهای از رویههایی است که برنامهریز به وسیلهء آنها هدفهای نظام را تصریح میکند،برای پیدا کردن مجموعهای از سیاستها و مشیها به تحلیل منظم و منطقی میپردازد،نسبت به تهیهء طرحهای اجرایی و مشخص کردن وسایل دستیابی به هدفهای ویژه و ارزیابی میزان موفقیت اقدام میکند.
این فروپاشی انحصار آموزش و پرورش"دولتی"هم به لحاظ منابع است-به این معنا که دولتها در موقعیت نیستند که برای همهء شهروندان فرصت ورود به نظام آموزشی را فراهم کنند یا انواع گوناگون آموزشهای کارآمد و کارآموزیهای لازم را در زمانهای متفاوت،در سرتاسر زندگی به آنان عرضه کنند،هم به لحاظ نیازهای متفاوت افراد در سنین و قشرهای مختلف اجتماعی،و هم بعلت عدمهمخوانی و همنوائی آموزش و پرورش"دولتی"با انتظارات و توقعات و حتی زندگی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنان10.
الگوی برنامهریزی استراتژیک که معرفی میشود به مدیران و برنامهریزان کمک میکند دربارهء مسایل اساسی ناظر بر مشی سازمانی،که بر تعهدات،رسالت،و سطح خدمت تاثیر میگذارند و دربارهء راههای برخورد مناسب،سریع،و موثر با آنها،همچنین دربارهء بروندادهای نظام آموزش و پرورش برای اجتماع به روش عملی تفکر کنند و از آن طریق موقعیت نظام آموزش و پرورش را تضمین نمایند.
مدیران مسئولان آموزشی،یا هر گروه علاقمندی که هدفشان یاری به یادگیرندگان برای ساختن دنیایی بهتر و خوب زیستن در آن باشد،مراحل و فرایندهای اصلی یاد شده در مورد برنامهریزی استراتژیک را برای طراحی یک نظام آموزشی که بتواند در تحقق"دنیای آرمانی"نقش موثرتر و کارسازتری داشته باشد،مورداستفاده قرار خواهند داد."