چکیده:
منطق ابزاری برای کاهش خطای ذهن است و نقش عمده آن ایجاد هماهنگی و انسجام در ادراکات است.هر منطقی رابطه بین مقدمات و نتایج را ملاحظه میکند،لذا خصلت مشترک همه آنها دلالت است. دلالت امری حقیقی و دارای سه بعد خصوصیت کلی انکارناپذیر،شمولیت و ثبوت میباشد. مناسبت داشتن یک کیفیت با کیفیت دیگر از جهتی خاص،که به هدف مشترک میانجامد را هماهنگی میگوییم. هماهنگی را بعنوان معیار صحت معرفی نموده و بنابراین هماهنگی با«جهت نظام هستی»بعنوان معیار صحت موردنظر است.هماهنگی نیز سه خصوصیت کلی معیار صحت را دارا میباشد.
خلاصه ماشینی:
"همانطور که در طی مبحث دوم گفته شد،ادراکات انسان دارای سه موضوع و مقوله است که از آن تحت عناوین ذیل یاد میشود: -مقولات(حالات)قلبی، -مقولات(مفاهیم)نظری، -مقولات(اشیاء)عینی، این سه تحت یک کل منسجم و هماهنگ به عنوان«نظام ادراکات»جای دارند که هر کدام دارای قلمروهای متفاوتی هستند و منبع و ابزاری خاص دارند،لذا هرکدام منطقی متناسب با حوزه خویش داشته و منطق هریک از مقولات مذکور فقط در همان حوزه خویش مؤثر میباشد.
به همین دلیل«علت دلالت»بعنوان پایگاه مشترک همه منطقها مطرح میباشد و هر منطقی باید دارای خصوصیات سهگانه مذکور باشد تا بتواند هماهنگی درونی و برونی آن را حفظ نموده و در انسجام ادراکات بشری مؤثر افتد،والا نخواهد توانست نقش منطق را ایفا نماید.
از آنجائیکه معیار صحت میبایست واجد سه خصوصیت انکارناپذیری،ثبوت و شمولیت باشد در این مقطع از بحث به این مهم میپردازیم که آیا«هماهنگی»نیز سه خصوصیت مذکور را دارا میباشد یا خیر؟در یک بررسی اجمالی روشن میشود که هماهنگی امری انکارناپذیر است زیرا حتی اگر کسی بخواهد آنرا نفی و انکار نماید ضرورتا نیازمند بکارگیری آن(هماهنگی)برای تنظیم استدلال خویش و یا تنظیم کلمات و عبارات برای بیان ادعای خود میباشد.
لهذا با اختیار«تقوی یا هوی بعنوان طلب شامل»،رابطهای متقابل بین نظام ادراکات و نظام منطق برقرار میشود و این ارتباط متقابل که بصورت اجمال به تبیین است موجب میشود تا هر ادراکی از طریق نظام منطق گزینش شده و در صورت تطبیق با معیار صحت(هماهنگی با طلب شامل)،در جایگاه خاص خویش قرار گیرد."