چکیده:
در این نوشتار کوشش میشود ضمن بررسی اجمالی رابطهی میان دین و تثاثر از طریق ارایهی
تعاریف و مداقه در گزارههای مرتبط بر آن :دوه امکان و چگونگی پدیداری تئاتر دینی در حیطهی نظر
مورد بحث مقدماتی قرار گیرد. آن گاه با عطف به نمونهی مشابه در امر ترکیبهای مناقشهانگیز دیگر.
همچون پدیدهی روشنفکری دینی که در ساحتی دیگر محل تشکیک ساختاری و موضوعی و حتا
روششناسانه در موضع تناقض یا تجانس اجزا قرار گرفته, راهحلهای امکانپذیری و موالفه میان این
ترکیبها بهمثابه یک امر گفتمانی و کاربردی» در این مورد یعنی مبحث تئاتر دینی نیز به بحث و نظر
گذاشته میشود. سپس از میان انواع و اصناف قرائتها و خطوربطهای محتمّل, به چندی از آنها اشاره خواهد رفت تا ازسویی شرایط امکان پدیداری تئاتر دینی در ساحت نظر روشنایی بیشتری یابد و ازسویدیگر بر لزوم حضور متفکران, دانشوران» روشنفکران» فیلسیشوفان"و تظرّیهپردازان عرصههای معرفتی بیرون از تئاتر به منظور تفقه و تدبر در رابطه و خطوربط میان:دو حوزهی فربه دین و تئاثر تاکید شده و از انحصار
نظریهپردازی در حیطهی هنرمندان و خوانشگزان اختصاصی تثاتر که توان و دانش بر دوشکشیدن چنین
بار گرانی را نیز بهواسطهی فقر تئوریک و عسرت معرفتی.خویش ندارند انذار داده میشود. بدینترتیب خواهد آمد که برای پانشخ گویی ب#الشوال امکان یا امتناع تلفیق دو حوزهی تئاتر و دین» تنها وجود نویسنده و کارگردان و طراح تثاتر کافی پیت که چنتهی معرفتشناسی, فلسفی و متافیزیکیاش در خوشبینانهترین شکل خود لاغر است و کمتوشه, بلکه در این جولانگاه مغیلان گرفته به عالمی دلسوزء مسوولیتپذیر» خیرخواه رازدان توامان تثاتر و دین» فربه از اندیشه و مهیا برای ابداعات تئوریک نیازمندیم که هم از سنت آگاهی دارد و هم بر مدرنیته و تعرضات آن مشرف است و هم مرزهای فرهنگی و تمدنی ما را با غرب و شرق میشناسد و هم دکان خود را وارسی و کالاهای خود را زیرورو کرده و میخواهد محصولات وارداتی را نیز در قفسههای متناسب دکان معرفتیآش جای دهد. روشنفکری دینی تئاتر (که البته پرداختن دقیق و موسع به آن مجالی دیگر میطلبد) این چنین در صحنهی تثاتر ما ظهور میکند.