خلاصه ماشینی:
"در هر دیدار اندرز میگفت و اصرار میورزید که: از آثار تند و تیز سیاسی انتقادی عربها خوبست بیشتر ترجمه شود تا زمیهای مساعد فراهم آید برای درک و بیداری جوانان،و مبارزه با امپریالیزم جهان خوار.
در چنان روزگاری بود که دریافت دوران نگارش برخی قصههای کوتاه انتقادی و ترجمهء اکثر آثار اروپائی سپری شده،میگفت به جای آنکه این گونه نوشتهها برای جوانان پند آموز و بیدار کننده باشد، زمینه ساز انواع انحراف و خوابزدگی میگردد!
پس از آنکه بر این باور استوار شده بود،روزی به سراغم آمد و گفت:همتی لازم است تا ترجمهای فارسی از قرآن فراهم گردد ترجمهای که روان و زیبا باشد.
بخشی از ترجمهء سورهء بقره را به جلال مرحوم سپردم تا سلیقهء خود را با جوهری دیگر روی متن دستنویس شده-به اصطلاح امروز-پیاده کند.
توافق کردیم که پس از تابستان-به شرط زنده بودن-به کار مشترک خود ادامه دهیم تا ترجمهای امین و زیبا از قرآن برای جوانان ایرانی فراهم آید."