چکیده:
از جمله تفاوتهایی که میان اقرار مدنی و اقرار کیفری گفته شده است آنکه اقـرار مقیـد در امور مدنی قابل تجزیه نیست ، در حـالی کـه وضـعیت در اقـرار کیفـری بـرخلاف آن میباشد. دلیل قابل تجزیه بودن اقرار کیفری، اصل آزادی دادرس در ارزیـابی ادلـه اسـت که از جمله نتایج نظام ادله معنوی مـیباشـد. در ایـن مقالـه ضـمن تبیـین مفهـوم تجزیـه ، به صحت و سقم ادعای مذکور میپردازیم . به نظر میرسد میتوان گفت اقرار مقیـد هـم در امور کیفری، هم در امور مدنی، هم بر مبنای نظام ادله معنوی و هم نظـام ادلـه قـانونی قابل تجزیه میباشد.
One of the differences between civil and penal confession is that conditional confession about civil affairs is not divisible while it is not the case about penal confession. Criminal confession is divisible because of the freedom of judge in evidence assessment being a result of immaterial evidences system. In the present article, we first explain the concept of “divisibility” and then review the above claim. It seems conditional confession is divisible in both penal and civil affairs and based on both immaterial and legal evidences systems.
خلاصه ماشینی:
م. )؛ ولـی در صورتی که دلیل قطعی در میان نباشد، بلکه بدان جهت که سخن یک طـرف طبـق اصل است ، اقرار تجزیه شده باشد، آیا به قسم طرف مقابل نیـاز هسـت ؟ بـه تعبیـر دیگر، در صورتی که مدعی نسبت به وجود یا عدم قید اضافی (کـه حسـب مـورد ممکن است مقر یا مقر له باشد) نتوانست ادعای خود را با ادله معتبر ثابت نمایـد، آیا نیاز هست منکر (که باز حسب مورد ممکن است مقر یا مقر له باشد) قسم یـاد کند تا حکم به نفع او صادر شود؟ مثلا در مثالهای پیش گفته ، آیا لازم است مقر له به قرضبودن مالی که به مقر داده است و نداشتن طلبی از سوی مقر بـر عهـده او قسم یاد کند یا اینکه مقر به امانینبودن یا قرضنبودن مالی که از مقر گرفته اسـت ، قسم یاد کند؟ با توجه به قاعده «البینۀ علیالمدعی والیمین علی من انکر»، پاسخ مثبـت است و همانگونه که قسمت اول این قاعده نسبت به وجود یا عـدم شـرط و قیـد اضافی حاکم است ، قسمت دوم قاعده مذکور نیز حاکم است .
وقتی خوانده ادعای خواهان مبنـی بر پرداخت را قبول دارد؛ ولی آن را بابت طلب خویش میدانـد، چـرا اصـل پرداخـت ثابت نشود و چرا بگوییم در سیره عقلا اقرار به چنین چیـزی بـیارزش اسـت ؟ چـون * همراه با قید اضافی است ؟ ممکن است گفته شود در اینجا مستفاد از برخی روایات، عـدم اعتبـار اقـرار مقیـد / نسبت به اصل مقید میباشد: و بإسناده [محمدبن الحسن الطوسی] عن محمدبن الحسن الصفار عن أحمدبن محمدبن عیسـی عن علیبن الحکم عن هشامبن سالم عن أبیعبدالله ع قال: کان أمیرالمؤمنین ع لایأخـذ بـأول الکلام دون آخره (حر عاملی، ١٤١٦، ج٢٧، ص٢١٦).