چکیده:
با توجه به نقش تعیین کنندة علوم عقلی در میان دیگر شاخههای علوم انسانی، بررسی
کارشناسانه و تبیین جایگاه علوم عقلی در مهندسی ساختار علوم اسلامی برای جهان
اسلام، و به ویژه برای محققان و مراکزی که نگاه دائرهالمعارفی به علوم
دارند، از مسائل بسیار مهم است. مبانی و فضای فکری و نوع برداشت متفکران اسلامی از
آموزههای دینی امری بوده است که در تعیین موقعیت این علوم و نقض و ابرامهای
موجود در این زمینه نقشی تعیین کننده داشته است. این نوشتار با گذری بر مفهومشناسی
و بیان خصیصههای علوم عقلی، به تبیین و توجیه جایگاه این علوم در میان دیگر
دانشها پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"فرضیة بحث آیا این علوم، در بستر جهان اسلام و در قرنهای نخستین پیدایش اسلام شکل گرفته است، یا اینکه با آنها به منزلة علوم وارداتی و میهمان ـ و آن هم میهمانی ناخوانده ـ برخورد میشده است؟ پیشفرضهای موضعگیریهای افراطی در هر یک از دو جنبة مثبت و منفی بر چه اساس بوده و چگونه قابل تبیین است؟ آیا ویژگیهای منحصر به فردی که اسلام در مقایسه با برخی از ادیان رایج دارد و نیز قراین و شواهد تاریخی، این امر را موجه نمیسازد که علوم عقلی در بین مسلمین جایگاه شایستهای داشتهاند؟ _________________________________ 1.
ک: عقل کلی (intellect) و عقل جزئی (reason) (فارابی، فصول المدنی، ص 42)؛ عقل مکون(به کسر واو) در برابر عقل مکون(به فتح واو) (لالاند، مادة عقل )؛ عقل به منزلة صادر اول(مجلسی، بحار الانوار،ج1، ص 97 و نیز: حسن زاده آملی، گفتگو با علامه حسن زاده، ص 93)؛ به معنا ی ملائکه(آملی، درر الفوائد، ج1، ص 131)؛ به معنای نفس ناطقه انسان از آن جهت که مدرک کلیات است(احسائی، شرح العرشیه، ج2، ص 198)؛ در منطق نیرویی که صغرا، کبرا و استدلال را تشکیل میدهد و نتیجه میگیرد(معتبر، ج2، ص 407)؛ اطلاق عقل عملی بر قوة کنش و اطلاق عقل نظری بر قوة بینش(حسن زاده آملی، همان، ص 93)؛ عقل اعم از وحی(محمد جواد مغنیه، عقلیات اسلامیه، ج1، ص 18)؛ عقلی در برابر نقلی(سجادی، اصطلاحات فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، ذیل مادة عقل و علم)؛ عقل مکتسب، یعنی علم انسان به معلوماتی که از طریق قیاس و استدلال حاصل میشود(اخوان الصفا، رسائل، ج3، ص 303)؛ عقل دینی و عقل فلسفی (مسعودی،« عقلانیت در تمدن اسلامی»،نشریة حوزه، ش 104ـ103، سال 1380، ص 7)؛ عقل اعتزالی(العروی، مفهوم العقل، ص 80ـ83)؛ فارابی، رساله فی العقل و ..."