خلاصه ماشینی:
"کلیفورد با بیان اینکه از همان روزهای نخستین نسبیت عام،برخی از فیزیکدانها بر این تصور بودند که ناتوانی در تأیید انتقال به سرخ گرانشی یک مانع اساسی در پذیرش عام آن است میگوید:اما امروزه میدانیم که انتقال به سرخ گرانشی در واقع یک آزمون خود نسبیت عام نیست،بلکه همچون آزمایش اتوش،آزمون اصلی همارزی و مفهوم اساسی خمیده بودن فضا زمان است.
او دو آزمایشگاه با دیوارهای شیشهای تصور میکند که در هر یک ناظری است که به خوبی اصل همارزی را امروزه میدانیم که انتقال به سرخ گرانشی در واقع یک آزمون خودنسبیت عام نیست، بلکه همچون آزمایش اتوش، آزمون اصلی همارزی و مفهوم اساسی خمیده بودن فضازمان است درواقع اصل همارزی به ما میگوید فضازمان باید خمیده باشد، اما با جزئیات نمیگوید چقدر خمیده و به خصوص چیزی درباره خمیدگی خود فضا نمیگوید میداند.
اما با شرکت در یک سخنرانی دربارهء سنجش نور و آنچه سخنران به آن اشاره میکند که مطابق نسبیت عام،سرعت نور ثابت نیست،شپیرو را به این تفکر واداشت که مگر در این اثر مؤلف به نسبیت خاص نپرداخته است، چرا که نسبیت خاص تنها به فیزیک در غیاب گرانش میپردازد و در فیزیک و در قیاسهای کوچک اتمها و ذرات بنیادی مهمترند درواقع انیشتین بر آن بود که فضازمان خمیده است و نه تخت، و این خمش را آثار گرانش ماده باعث شدهاند و حتی خمش فضازمان به تعبیری همان گرانشی یا هم ارز آن است طبق نسبیت،سرعت نور در همهء دستگاههای سخت نباید یکسان باشد."