چکیده:
نظریه خصوصی سازی به معنای واگذاری فعالیت های اقتصادی به مکانیزم بازار نتیجه آثار سوء دخالت بیش از حد دولت در امور اقتصادی مطرح است و از آنجا که بازارهای مالی نقش حساس و قابل اعتنایی در فرایند خصوصی سازی ایفا می کنند، بنابراین برنامه های خصوصی سازی می بایست با توسعه ظرفیت بازارهای مالی همراه باشد، بنابراین بانک ها در فرایند خصوصی سازی و رشد بازارهای سرمایه ای نقش مهمی دارند و می توانند در صنایع نقش واسطه ای ایفا کنند یا به صورت مستقیم بر عملیات شرکت ها تاثیر بگذارند. هدف از این پژوهش بررسی فرایند انجام واگذاری بانک ها در کشورهای همسان است. در این راستا به لحاظ توسعه یافتگی کشورهای مجارستان، لهستان و مکزیک که جزء کشورهای درحال توسعه هستند در نظر گرفته شده اند. به این منظور پس از بررسی مبانی نظری خصوصی سازی و فرایند آن بانکداری وخصوصی سازی به مطالعه فرایند خصوصی سازی بانک ها در کشورهای مورد اشاره پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
اين واقعيت که BSK مي توانست در مقابل پرداخت وام از محل صندوق خود بدون مطرح کردن سهام جديد گواهي بر قدرت مالي بانک است ، بنابراين آمادگي براي خصوصي سازي با تشخيص شکست WBK براي جذب سرمايه گذاران خارجي راهبردي اما دانش اينکه BSK تا حد زيادي سيال بوده و به نسبت بانک سالمي است آغاز شد.
از آنجا که BSK تقريبا از نظر اندازه دوبرابر بزرگتر از WBK است خصوصي سازي آن مي تواند آزموني باشد که نشان دهد آيا سرمايه گذاران داخلي تمايل يا توانايي جذب سهام بانکي را با قيمت پيش بيني شده دارند يا خير.
اين سهام به دو حصه تقسيم بندي مي شد: ١/٣٩ ميليون يا ١٥ درصد سهم سرمايه گذاران کوچک و ٤/١٧ ميليون يا ٤٥ درصد در اختيار سرمايه گذاران بزرگ قرار گرفت ، زيرا تلاش براي جذب سرمايه گذاران راهبردي خارجي در اوايل خصوصي سازي WBK با شکست مواجه شد، بنابراين وزارتخانه رويکرد خود را در ارتباط با BSK تغيير داد و حصه سرمايه گذاران بزرگ را به عنوان يک پيشنهاد مزايده براي سرمايه گذاران راهبردي و سرمايه گذاران نهادي (سازماني )، ساختاربندي نمود.
روند رو به بالاي شاخص بازار در کل و عملکرد سهام WBK به طور خاص در راستاي شرايط مالي مطلوب BSK تماما ملاحظات مهمي بودند که در تصميم گيري وزارتخانه براي تنظيم حداقل قيمت يک سهم در مزايده سرمايه گذاران بزرگ مدنظر قرار گرفتند، به طوري که ارزش کل سهام BSK تقريبا برابر با ارزش دفتري آن بود.