خلاصه ماشینی:
"با توجه به مقدمه فوق،که جهانبینی و هم نیز برخورد با مسائل حیات و جهتگیری در برابر حوادث رنگ زمان و مکان خاصی دارند،باید این را پذیرفت که برخورد و شناخت تراژیک،به معنای اخص کلمه،یک امر خاص است و نه یک امر عمومی و عام یعنی هم رنگ زمان خاص و هم رنگ مکان خاص را دارد.
نگرش تراژیک و نگرش مذهبی با اینکه جامعه ما یک جامعه مذهبی است و هر فردی باید نسبت به نگرش مذهبی به جهان آشنایی داشته باشد و بداند مذهب دارای چه نوع برداشت و تلقی و تفسیری از جهان،حیات و انسان و جامعه و حوادث است،و قادر باشد که وقایع را با روشنبینی و بطور مثبت تحلیل نماید و با امید و شوق و شور به فعالیت فکری و آفرینش روحی بپردازد،متأسفانه بعضی اوقات جز مخلوطی در هم از عقاید و ترکیبی از خرافه و مذهب در ذهن بیاد ندارد،و فقط بخش محدودی قادر است که با تسلیح به نگرش مذهبی با مسائل حیات و جامعه برخوردی سازنده داشته باشد.
حال اینکه تعزیهها بر پایهء داستانهای واقعی نبرد حق و باطل،عدل و جور،و حق و غصب بودند(گر چه عناصر خرافه و ضعف سند وجود داشت،اما ماهیت وقایع آنچنان است که نقش تزویر و ریا و تحریف را بسیار تخفیف میدهد) اگر ناصر الدین شاه یا کریم خان زند تعزیه به راه میاندازند،یا تماشاخانه و«تئاتر نوین» ایجاد میفرمایند،جهت و هدف خاصی را در حاکمیت و استقرار نظام جور سلطنتی خود دنبال مینمایند، و در همان حال علمای راستین و آگاه و مبارز، روشنفکران انقلابی و مردمی تعزیهداران صادق و ضد رژیمی را سر میبرند،چشمشان را کور مینمایند در روغن داغ و آتش جهنمی زندانهایشان میکشند، شکنجه میکنند و پوست میکنند."