خلاصه ماشینی:
"» اکنون مینویسم: 1-لازم نیست شخص مورد اشارهء حافظ را معشوق بدانیم،بلکه آنچنان که قبلا در صفحهء 86 پیش گفتار کلک خیال انگیز توجه دادهام،این شخص میتواند ممدوحی زیبارو بوده باشد و جز این نیز نبوده است.
»ولی گویا غالبا به شرایط وقف عمل نمیشده و از درآمد اوقاف سوء استفادهها صورت میگرفته و همین سوء استفاده از اوقاف عمومی و خیریه بوده است که حافظ آنرا بدتر و حرامتر از شراب میدانسته و نیز اعلام میداشته است که در زندگی او، دیناری(درمی)از مال حرام(وقف)راه نیافته بوده است: فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد که می حرام ولی به ز مال اوقافست غ 44 *** بیا که خرقهء من گر چه رهن میکدههاست ز مال وقف نبینی به نام من درمی غ 471 *** چه بسا اگر ناقد ارجمند به بحث(اوقاف)در کلک خیال انگیز عنایت میداشتند،احتمال چنان شبههای نمیدادند و به زحمت رفع آن دچار نمیشدند.
) را در غزل 462 نیز چنین آورده است: صافیست جام خاطر در دور آصف عهد قم فاسقنی رحیقا اصفی من الزلال چهارم:یک توضیح و احتمال دیگر را هم از شادروان قزوینی بیاورم تا آنگاه به ایراد آقای پرواز برسیم: به سبب رشکی که بر دامنهء انتشار روز افزون اشعار حافظ در سرزمین عثمانی میورزیدهاند،برای محدود کردن حسن شهرت حافظ و کاستن از کمال اعتقاد مردم نسبت به وی،در قرن دهم هجری فقهای عثمانی، مردم را از مطالعهء دیوان حافظ منع میکرده و بر حذر میداشتهاند چنانکه حاجی خلیفه در کتاب خود به نام کشف الظنون فتوایی از یک مفتی حنفی را که به سال 982 هـ."