چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر می باشد. بدین منظور 175 آزمودنی (111 کارمند رسمی، 72 کارمند قراردادی و 126 کارمند پیمانی) از میان کارکنان با روش قشربندی تصادفی انتخاب و آزمونهای رضایت شغلی اسپکتور، استرس شغلی دیویس و همکاران و آزمونهای ادراک نابرابری اجتماعی و کم کاری اجتماعی محقق ساخته توسط کارکنان پاسخ داده شده است. تمام ابزارها از پایائی مطلوب برخوردار می باشند. آزمون فرضیهها نشان داد که بین هر یک از متغیرهای ادراک نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی رابطه وجود دارد. همچنین مشخص شد که 1/33 درصد واریانس رضایت شغلی ناشی از متغیرهای بررسی شده است. همینطور معلوم شد که نوع استخدام و سطح تحصیلات و تعامل آنها تاثیر معنیداری بر رضایت شغلی دارند. هر کدام از متغیرهای استرس شغلی، نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی، نوع استخدام و سطح تحصیلات تاثیر جداگانهای داشتند. استرس شغلی کارکنان قراردادی و رسمی بیشتر از کارکنان پیمانی است. استرس شغلی کارکنان لیسانس بیشتر از سایر کارکنان است و مشخص شد که میزان کم کاری کارکنان لیسانس بیشتر از سایر کارکنان است.
خلاصه ماشینی:
"جدول شماره 3 : ضریب همبستگی چند گانه و مجذور آن مدل R R2 R2 اصلاح شده خطای معیار برآورد 1 a585/0 343/0 331/0 110/19 جدول شماره 3 نشان میدهد که همبستگی چند گانه بین متغیرها 585/0 و در سطح آلفای 01/0 معنیدار است و نیز 1/33 درصد رضایت شغلی ناشی از کم کاری اجتماعی، نابرابری اجتماعی و استرس شغلی است.
همچنین نتایج آزمون توکی نشان داد که بین کارکنان زیر دیپلم، فوق دیپلم و لیسانس و کارکنان دیپلم و لیسانس، از نظر استرس شغلی تفاوت معنیداری وجود دارد و این تفاوت بیشتر به ترتیب در میان کارکنان زیردیپلم و لیسانس، دیپلم و لیسانس است.
نتایج آزمون توکی بیانگر آن است که از نظر میزان ادراک نابرابری اجتماعی در میان کارکنان دارای نوع استخدام متفاوت تفاوت معنیداری وجود دارد، لیکن این تفاوت بین کارکنان قراردادی و رسمی بیشتر از سایر کارکنان است.
یعنی هر قدر رضایت شغلی فرد بیشتر باشد، نشان میدهد که فرد انگیزهی زیادی در کار دارد و سعی میکند کم کاری نکند، همچنین مشخص میشود که این فرد در محیط کاری شاهد نابرابری اجتماعی کمتری از نظر میزان دستمزد و فرصتهای شغلی برابر است.
2- آزمون فرضیهی چهارم نشان داد که نوع استخدام و سطح تحصیلات و تعامل آنها بر میزان رضایت شغلی کارکنان تأثیر دارد و این تأثیر بیشتر ناشی از سطح تحصیلات است.
همچنین از نظر سطح تحصیلات مشخص شد که بین کارکنان زیردیپلم و فوق دیپلم و لیسانس از نظر میزان نابرابری اجتماعی تفاوت زیادی وجود دارد و این مقدار در میان کارکنان دارای مدرک لیسانس بیشتر از سایر کارکنان است."