خلاصه ماشینی:
"کتاب به مقدار قابل توجهی «تأکیدی نامتناسب» بر وصف و تاریخ حزب توده دارد که این امر باعث میشود تا خواننده به زحمت بتواند کتاب را در جایگاه مرجعی مناسب و متناسب برای مطالعه تاریخ بین دو انقلاب مشروطه و 57 بپذیرد؛ چه، نویسنده فقط وقایعی را دیده که به نوعی، به حزب توده و جریان فکری چپ مربوط میشده است و همان وقایع را هم بیشتر با عینک حزب توده دیده است؛ در حالی که در بسیاری از وقایع مهم تاریخ گذشته، حزب توده یا تأثیرگذار نبوده یا فقط به صورت یکی از چند عامل عمل کرده است؛ به طور مثال میتوان به نقش اربعینها و چهلمهای مذهبی در سرعت بخشیدن به پیروزی انقلاب اسلامی 1357 اشاره کرد که حزب توده در آن هیچ تأثیری نداشته، و به همین علت، مورد غفلت نویسنده قرار گرفته است.
غفلت از ضرورت تحلیل بر اساس نظام اولویتبندی نقشهای تاریخی، باعث شده است تا نویسنده در تحلیل کلان خود از عصر قاجار نتواند جریانهای محوری و تبعی اصلاحات را بازشناسد؛ به همین علت، از برخی جریانهای اصلاحطلب، یا نامی به میان نیاورده و یا آنها را در حاشیه قرار داده است؛ به طور مثال، وی هرگز نتوانسته است به عمق تأثیر جریان اصلاحی تحریم که میرزای شیرازی کبیر در نهضت تنباکو و بلکه قبل از آن پایهریزی کرد، (1) پی ببرد؛ به همین علت، وی هنگام وصف شرکت بزرگ اسلامیه اصفهان که یکی از برکات این جریان اصلاحی بود و علمای اصفهان در تأسیس آن نقش زیادی داشتند، فقط به وصف ذیل بسنده میکند: در اصفهان، گروهی [!] از تجار [!] با تشکیل شرکت اسلامی نخستین شرکت سهامی سرتاسری را پدید آوردند."