چکیده:
ابن عربی، معروف به شیخ اکبر، چهره ی برجسته ی عرفان اسلامی در زمینه های تفسیری و تاویلی دارای آرای ویژه ای است که بررسی و شناخت این آرای منوط به درک صحیح نظریه ی تفسیر او است. نظریه ی تفسیر او در صدد بیان مبانی، اصول و روش تفسیری او است. این نظریه در دو محور تفسیر و تاویل، دارای مبانی و اصولی ویژه است. این تحقیق در صدد بیان و بررسی هریک از مبانی و اصول حاکم بر تفسیر و تاویل از دیدگاه ابن عربی است. دیدگاه های او در دو محور تفسیر و تاویل، دارای ضوابط خاص خویش است، نظریه ی تفسیر او در راستای تبیین ضابطه مند بودن تفسیر و تاویل از دیدگاه ابن عربی است.
خلاصه ماشینی:
"اصول حاکم فراتفسیر از دیدگاه محی الدین ١- در محور هستی شناسی معنی ، محی الدین عینی گرا است (یعنی به معنی مستقل از خواننده باور دارد)؛ ٢- محی الدین معتقد به تأویل به معنی خاص است و بر این امر تصریح می کند؛ ولی به نظر می رسد بعضی از تأویلات او مشمول تأویل عام باشد (در تأویل عام ، رعایت تناسب گوهر معنایی و معنی تأویلی رعایت نشده است )؛ ٣- محی الدین فرآیند تفسیر را یک امر زبان شناسانه تلقی می کند (فرآیند تفسیر، امری روان شناسانه نیست )؛ ٤- ابن عربی در تفسیر، اصول عقلانی و اصول اولیه ی زبان شناسی را رعایت می کند (البته در محدوده ی مورد قبول خویش )؛ ٥- محی الدین از زمینه یا قرائن تاریخی در تفسیر بهره می برد؛ ٦- ابن عربی در تفسیر، به اصول بلاغت توجهی خاص دارد؛ ٧- محی الدین کشف را در تفسیر و تأویل مورد استفاده قرار می دهد (اساسا جایگاه کشف در هندسه ی معرفتی ابن عربی ، بسیار اساسی است )؛ ٨- در هندسه ی معرفتی ابن عربی ، در موارد تعارض کشف و عقل ، کشف مقدم بر عقل است ؛ ٩- در هندسه ی معرفتی ابن عربی ، حجیت عقل (به مفهوم فکر یا لوازم فکر یا ادراکات بدیهی و نظری ) تا جایی است که با شریعت و ادراکات شهودی تعارضی نداشته باشد؛ ١٠- در هندسه ی معرفتی ابن عربی ، ادراکات وجدانی ، ادراکاتی شهودی است ."