چکیده:
پیوند دیرینة ایران و شبه قارة هندوپاکستان به زمـان هـای دور مـی رسـد. اسـناد و مدارکی از دورة هخامنشی در دست است و تصاویر غارهای اجانتا در جنوب هند حکایت از ارتباط ایران و هند در دورة ساسانی دارد. با نفوذ و گسترش اسلام در ایران در دوران حکومت سلطان محمود غزنوی و لشکرکشی های او به هند، اسلام به همراه زبان فارسی و تصوف وارد آن سـرزمین پهناور شد و به مرور ایام با تشکیل حکومت هایی از مسلمانان و بعضا ایرانـی زبـان فارسی در شبه قارة هند گسترش یافت ، تا جایی که زبان فارسـی در حـدود چنـد قرن زبان دین و سیاست و فرهنگ و ادب و هنر گردید. به دنبال عمیق شدن ریشه های زبان فارسی در سـرزمین هنـد و فهـم معـارف اسلامی و متون ادبی و حیات اجتماعی دانستن زبان فارسی در سرزمین هنـد یـک نیاز حیاتی شد تا جایی که بساط درس و یادگیری و تالیف کتاب های دستور زبان فارسی و تدوین فرهنگ های مختلف فارسی از مهم ترین کارها به شمار می آمد. از این رو نوشتن فرهنگ های لغت در سراسر شبه قاره به ویژه در حیدرآباد و بعضـی ایالات دیگر رونق گرفت چون فراگیری زبان بیشتر معلول دو امر است : ١. دانستن لغات و ٢. آگاهی از دستور زبان ـ در این دو مسئله است که می بینیم هند در تالیف ایـن دو موضـوع حـداکثر آثـار را حـداقل تـا سـال ١٩٦٥ مـیلادی دارد. تـالیف فرهنگ های اساسی و بعضا متفاوت در دکن گویای این مسئلة مهم است .
خلاصه ماشینی:
خیر، این طور نبود، اما نفوذ و اعتبار آن کاسته شد و زبان اردو ــ کـه آن را بـه علـت دربـر داشتن حدود ٦٠ درصد واژه های فارسی دختر زبان فارسی می گویند ـ و رواج زبان انگلیسی به تدریج در مناطق وسیعی از شبه قاره ، زبان فارسی همواره زبانی بود کـه در دوران تسـلط انگلیسی ها، بیشتر هندوان و گروه هـای غیرمسـلمان پاسـدار زبـان فارسـی گردیدنـد و آثـار متعددی در زمینه های گوناگون از خود به یادگار گذاشتند ازجمله در زمینـة فرهنـگ نویسـی فارسی و تألیف کتاب هایی چون بهارعجم ، بحـر عجـم ، مصـطلحات وارسـتة سـیالکوتی و زمینه های دیگر (← سیدعبدالله ، ١٣٧٢) البته مسلمانان هم بیکار ننشستند و با رونق کمتر بـه تألیف و تصنیف آثار پرداختند که فرهنگ نویسی فارسی یکی از عمده ترین شاخه های تحقیق و تدوین به شمار می آید.
از آنجا که حیدرآباد در زمان قطب شاهیان یکی از مراکز مهم تشیع و نیز زبان و ادبیـات فارسی در جنوب هند بود به همین دلیل علما، دانشمندان ، نویسندگان ، شـاعران بسـیاری از ایران و نیز از شمال و مرکز هند به خود جذب کرد که یکی از معروف تـرین آنـان محمـد حسین بن خلف تبریزی مؤلـف فرهنـگ فارسـی معـروف برهـان قـاطع اسـت کـه آغـاز فرهنگ نویسی در دکن را با معرفی کتاب برهان قاطع آغـاز مـی کنـیم (اخترحسـن ، ١٩٧٣؛ رضیه اکبر، ١٩٨٢).