چکیده:
تعریف سنتی مفهوم معرفت عبارت است از «باور صادق موجه». مفهوم «تصدیق یقینی» که در عبارات ابن سینا معادل علم تصدیقی دانسته شده است، مولفه های تقریبا مشابهی با مفهوم معرفت گزاره ای دارد. از نظر ابن سینا تصدیق یقینی یا همان علم تصدیقی عبارت است از تصدیق یک قضیه به سبب علم به علت موجبه صدق آن قضیه. علت صدق قضایای یقینی بدیهی درون این قضایا، و علت صدق قضایای یقینی نظری بیرون از این قضایا است. همچنین در این تعریف ابن سینا تقریر ویژه ای از شرط توجیه دارد. توجیه در تحلیل او نوعی از خطاناپذیری است؛ به گونه ای که باورهای موجه کاذب امکان ورود به مصداق های علم تصدیقی را ندارند.
The traditional tripartite analysis of knowledge is “Justified True Belief”. On the other hand، the concept of “al-tasdiq al-yaqini” – i.e. propositional certainty- in Avicenna، known as “al-ilm al-yaqini” has components very similar to those of propositional knowledge in current epistemology. According to Avicenna، “al-tasdiq al-yaqini” is the confirmation of the truth of a given proposition in virtue of knowing the necessitating cause of that proposition. Therefore، the cause of the truth of a certain self-evident proposition is inside the proposition، and that of a certain theoretical proposition is something outer. Also in the case of “Tasdiq Al Yaqini”، he has his own explanation of the structure of justification- which is one of the three conditions of knowledge. Justification in Avicenna is an ilk of infallibilism in a way that justified false beliefs are not، in his view، instances of "al-ilm al-tasdiqi".
خلاصه ماشینی:
معرفت، علم، توجیه، تصدیق یقینی و ابنسینا مقدمه تعریف سنتی مفهوم معرفت در نظر فیلسوفان مغربزمین که ریشه در سخنان افلاطون دارد (افلاطون، 1367، ج3: 1452-1454) عبارت است از باور صادق موجه.
. پیش از بررسی تعریف مفهوم علم از نظر ابنسینا، باید بر این نکته توجه شود که بیشتر تعریفهایی که ابنسینا برای علم میآورد، تعریفهایی برای علم حصولی هستند؛ یعنی علمی که مقسم تصور و تصدیق است، اما چنانکه پیشتر گفتیم علمی که در معرفتشناسی معاصر از آن بحث میشود معرفت گزارهای است.
. بنابراین، با توجه به اینکه ابنسینا در اینجا اعتقاد غیرجازمی را که به سبب علم شخص به علت صدق قضیه حاصلشده است از اقسام یقین میشمارد، آشکار میشود که شرط جزم از شرایط لازم یقین نیست و از اینرو، «تصدیق یقینی عبارت است از تصدیق یک قضیۀ ضروریالصدق مدلل».
اگر یقین به قضیهای حاصل از علم به علت صدق آن قضیه باشد، در مورد بدیهیات که دارای حد وسطی نیستند که علت آنها در برهان واقع شود، پس یقین به آنها چگونه حاصل میشود؟ به نظر میرسد برای تبیین پاسخ این پرسش نخست باید این نکته روشن شود که اساسا مصادیق قضایای یقینی بدیهی از نظر شیخ کدام دسته از قضایا هستند، تا بتوان بهتبع آن علت صدق این قضایا را بررسی کرد.
به نظر میرسد تقریر ابنسینا از توجیه در تحلیل علم تصدیقی یک تبیین خطاناپذیر در مورد توجیه معرفتی است، زیرا شرطی که در تصدیق یقینی کارکرد توجیه را در معرفت دارد این شرط است که «تصدیق به قضیهای نتیجۀ علم به علت موجبۀ صدق آن قضیه» باشد.