چکیده:
این جستار به تحلیل دوباره و تکمیلی صناعت «استعارة ایهامی کنایه» و انواع آن در غزلهای صائب میپردازد. صناعات شعری از جمله عواملی هستند که برجستگی آنها در شعر هر شاعر، سبک منحصر و مختص به خود او را میسازد. یکی از انواع صناعات و شگردهای شعری، صنایع کنایهمحور یا کنایههای آمیغی است. این صورتهای ادبی همانطور که از نامشان پیداست، صناعاتی آمیغیاند که در آنها کنایه به عنوان محور و مرکز با صناعاتی دیگر میآمیزد و این آمیختگی، صناعات پیچیدة تازهای را فراهم میآورد. یکی از انواع این صنایع کنایهمحور، کنایهای است که با استعاره و ایهام و گاه افزون بر این دو با تشبیه میآمیزد؛ سابقة این صناعت- که اخیرا نام «استعاره ایهامی کنایه» برای آن پیشنهاد شده است ـ در ادب فارسی به حکیم باژ، باز میرود و در شعر حافظ، نمود بارزی دارد، ولی برجستگی چشمگیر آن در سبک هندی است؛ بهگونهای که نادیده انگاشتن آن بهویژه در غزل صائب، انکار یکی از برجستهترین ویژگیهای سبکی آن است. این شگرد آمیغی از این طریق پدید میآید که شاعر کنایهای را به پدیدهای عاریت دهد که در عالم واقع، صورتی همانند آن، ولی با مفهومی دیگر، در خود پدیده باشد. در این پژوهش دریافته خواهد شد که این صناعت، از مهمترین ابزارهایی است که صائب را در آشکار کردن ویژگی ممتاز شاعرانة خود، یعنی توان بینهایتوار خلق مضمونهای رنگین، یاری کرده است.
Poetic figures of speech are among the factors which their prominence in a poet’s poetry makes up his/her specific style. One of the figures of speech and poetic techniques is allusive figures of speech or amalgamated allusions. As the name entails، these are types of figures in which allusion is located at the center and amalgamates with other figures. Such amalgamation brings about a novel complicated figure of speech. One special type of allusive figures of speech is an allusion which is occasionally amalgamated with metaphor and ambiguity، and at times in addition to metaphor and ambiguity with simile. The origin of this figure، which is recently referred to as “metaphoric ambiguous allusion، is traced back to Hakim baz in Persian literature. Although، poetry of Hafez is replete with metaphoric ambiguous allusion، it is considerably ubiquitous in Indian style in a way that its ignorance especially in Saeb’s poetry implies the denial of one of its foremost stylistic qualities. Such amalgamated figure is formed when a poet grants an allusion to a phenomenon which in reality the phenomenon owns such quality but in a different conceptualization. Supposedly، the given figure was Saeb’s major artifact which helped him to fulfill his distinct poetic quality i.e. unsurpassed power of creating vivacious contents. The present article intended to conduct a supplementary reanalysis of “metaphoric ambiguous allusion and its different varieties and examined it in Saeb’s Poetry.
خلاصه ماشینی:
"یکی از انواع این صنایع کنایهمحور، کنایهای است که با استعاره و ایهام و گاه افزون بر این دو با تشبیه میآمیزد؛ سابقة این صناعت- که اخیرا نام «استعارۀ ایهامی کنایه» برای آن پیشنهاد شده است ـ در ادب فارسی به حکیم باژ، باز میرود و در شعر حافظ، نمود بارزی دارد، ولی برجستگی چشمگیر آن در سبک هندی است؛ بهگونهای که نادیده انگاشتن آن بهویژه در غزل صائب، انکار یکی از برجستهترین ویژگیهای سبکی آن است.
با اینکه بزرگان نقد ادبی بر ایناند که «استعاره در سبک هندی اهمیت بسیار دارد و غالب کسانی که از سبک هندی سخن گفتهاند، ویژگی ممتاز آن را استعارهها و کلا خیالات باریک و پیچیدة آن دانستهاند و نیز ایهام که حتی بیش از استعاره مورد نظر ناقدان بوده است، تا حدی که مثلا آنجا که استعاره و ایهام به هم گره خوردهاند، توجه آنها بیشتر به ایهام است» (شفیعی، 1385: 70-69)، برجستگی بسیاری از این استعارهها و ایهامها بهسبب ترکیب آنها با کنایه است و به یاری کنایه منجر به پدید آمدن آن خیالات پیچیده میشود و تشخص آنها در سبک هندی، در اصل به همین ترکیبی بودنشان بازمیگردد (حقجو: 1390: 257).
در باب اینکه خود مضمون چیست]5[ و چگونه ایجاد میشود، منابعی داد سخن دادهاند؛ اما در کل، آثار اخیری که در باب رابطة صناعت و مضمون در سبک هندی نوشته شدهاند- سوای منابعی که در مورد این موضوع سکوت کردهاند؛ مانند گهرهای راز از زین العابدین مؤتمن (1361) و مقدمه دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی (1336)- به دو دسته تقسیم میشوند: 1) منابعی که به معنی و محتوای شعر توجه کردهاند و مضمونسازی شاعر را بر اساس تحولات معنایی دانستهاند؛ 2) منابعی که به فرم و صورت نظر داشتهاند."