چکیده:
نظریة عالم مثال نظریهای هستیشناختی است که عمدتا در فلسفه، کلام، و بهویژه عرفان کارایی دارد. عالم خیال نیز عالمی است که انسان در ارتباط با عالم مثال به آن دست مییابد. امروزه کاراییهای جدیدی برای این عوالم در فلسفة دین، روانشناسی، فلسفة ذهن، هنر، و ادبیات نیز تعریف شده که اهمیت بسیاری است. نوع نگرش فرهنگ غرب به عوالم ماورا، ازجمله مثال و خیال، دچار آفاتی است که اگر بدان توجه نکنیم، میتواند ما را بهرغم برخورداری از تراث عظیم علمی و معنوی در این زمینه، به همان معضلاتی دچار کند که امروزه در غرب به آن مبتلا هستند. تعریفی که آنان از این عوالم و کارکردهایشان ارائه دادهاند، به قیمت نادیدهگرفتن و زیر سؤال بردن بسیاری از آموزههای دینی، مثل توحید و معاد تمام شده است. از اینرو، ما در این نوشتار درصدد بیان جایگاه اصلی این عوالم در عرفان اسلامی، با توجه ویژه به آرای سهروردی، ابن عربی، و ملاصدرا برآمدهایم، همچنین مقالة حاضر به یکی از کاراییهای جدید این بحث در دنیای معاصر، یعنی در هنر، اشاراتی میکند، و ثمرة نگرش عرفانی ـ اسلامی به این نظریه را با نگرش غربی مقایسه کرده است
خلاصه ماشینی:
در این صورت عالم خیال و هنری که زاییدة آن است ماده شده و حقیقتی مجرد که برتر از ماده پنداشته نمی شود، تا از ماده و مادیات به آن جایگاه رفیع صدور کند و هنر اصیل انسانی و الهی را فرا روی بشر قرار دهد.
وقتی عالم پنهان و خیال که از نگاه عمیق فلسفی و عرفانی حکمت اسلامی بلکه تمام حکمت های اصیل شرقی و غربی ، برتر از ماده است انکار شد و صرفا غرب کنونی به پذیرش قوة خیال در سطح ماده بسنده کرد در این صورت بوده و است که هنر با ابتذال و فحشا هم آغوش می شود و هنرمند می تواند با مصرف مواد مخدر و روان گردان ، به قول خودشان ، دست به خلاقیت هنری بزند.
همچنین در انسان ساحت و مرتبه ای فراتر از همة این مراتب مادون حق تعالی هست که انسان در این ساحت آیینة تمام نمای صفات و کمالات حقیقت خداوند می شود و بر این اساس هنرمند کسی است که به ساحت عقل بلکه ساحت الهی ارتقا می یابد و صفات جمالة خاصه ای را در عمق جان او مشهود می شود و سپس به عالم خیال و مثال خویش برمی گردد و این شهودات را در قالب هنر در انواع گوناگون آن آشکار می سازد.
تفاوت دیدگاه شیخ اکبر با مشائیان و دیگران در این نکته نهفته است که به نظر او عالم خیال مقید حافظة تصـویری صـور حسـی و مثـالی نیست که از طریق حس به آن دست می یابد و در خود ذخیـره و بایگـانی مـی کنـد، بلکـه آیینه ای در عقل انسانی است که صور عالم مثال مطلق در آن منعکس مـی شـود.