چکیده:
این پرسش به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروهی به سازگاری این دو باور دارند و دستهای دیگر مختاربودن خدا را با وجوب اراده و فعل وی ناسازگار میدانند. سازگارگرایان با دو رویکرد کلی به دفاع از موضع خود میپردازند: در رویکرد نخست، پنج توجیه ارائه میدهند تا نشان دهند که واجبالاراده و واجبالفعل بودن خداوند، منافاتی با اختیار وی ندارد؛ در رویکرد دوم مدعیاند که قائلشدن به دیدگاه طرف مقابل، نتیجة نادرست راهیابی امکان به ذات واجب تعالی را به بار میآورد و رهایی از این نتیجة نادرست، ممکن نیست؛ مگر اینکه تفسیر سازگارگرایانه از اختیار باری پذیرفته شود. این دو رویکرد سازگارگرایانه از سوی برخی ناسازگارگرایان معاصر نقد شده است. در این مقاله پس از تبیین دیدگاههای سازگارگرایانه، به بررسی نقدهای وارد بر آن پرداختهایم
خلاصه ماشینی:
سازگارگرایان با دو رویکرد کلی به دفاع از موضع خـود مـی پردازنـد: در رویکـرد نخست ، پنج توجیه ارائه می دهند تا نشان دهند کـه واجـب الاراده و واجـب الفعـل بودن خداوند، منافاتی با اختیار وی ندارد؛ در رویکرد دوم مدعی اند که قائل شدن به دیدگاه طرف مقابل ، نتیجة نادرست راه یابی امکان به ذات واجب تعـالی را بـه بـار می آورد و رهایی از ایـن نتیجـة نادرسـت ، ممکـن نیسـت ؛ مگـر ایـن کـه تفسـیر سازگارگرایانه از اختیار باری پذیرفته شود.
چون قضیة شـرطیة «ان شـاء فعل و ان لم یشأ لم یفعل » دربارة وی صادق است ؛ در توجیه دوم ، تأکید دارند که ایجـاب و به تبع آن وجوب فعل ، منافاتی با اختیار فاعل ندارد؛ چون ایجابی مسبوق به «علـم و اراده » است ؛ در توجیه سوم ، فعل فاعلی این گونه را از سر «علم و حب » می داننـد تـا ایـن معیـار، اختیاری بودن فعل باری را تصحیح کند؛ در توجیه چهارم ، با وجود وجوب مشـیت و فعـل باری ، باز هم وی را مختار می دانند چون قائل اند که داعی زائـد بـر ذات نـدارد و در برابـر دواعی ، مسخر نیست ؛ در توجیه پنجم نیز مصرند که واجب تعالی ، موجب فعل خود است ، اما این «موجب بودن »، به معنای «موجب بودن » وی نیست .
به این ترتیب ، واجب الوجود برای فاعل بودن ، نیازمند انضمام دواعی نیست و علم سابق بر فعل ، که عین ذات اوست ، به خودی خود و بدون نیاز به هیچ چیز دیگری منشأ صدور افعالش می شود (طباطبایی ، ١٣٨٧: ١٧٣؛ سبزواری ، ١٣٧٩: ٢/ ٤١٦).