چکیده:
پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده دانش آموزان مقطع ابتدایی در خانواده های تک فرزند و دو فرزند شهرستان یزد می پردازد. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. نمونه مورد پژوهش، 308 نفر از دانش آموزان پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (163 تک فرزند و 145 دو فرزند)، به همراه والدین آنان هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، سیاهه رفتاری کودکان (CBCL) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت میانگین مشکلات رفتاری اعم از مشکلات برونی سازی و درونی سازی، میان تک فرزندی ها و دو فرزندی ها بود. براساس یافته های به د ست آمده می توان گفت: کودکان خانواده های دو فرزند، در مشکلات رفتاری اعم از مشکلات درونی سازی و مشکلات برونی سازی، میانگین کمتر و وضعیت کاملا بهتری نسبت به تک فرزندی ها دارند.
This research is a cause-oriented and comparative study. It is concerned with the degree of internalizing and externalizing behavioral problems of the primary school students from single child-families and those from two-child families in Yazd. The research was conducted on 308 students in a grade ranging of first to the sixth primary school. They study in schools in Yazd including (163 from single-child families and 145 from two-child families and are a compiled by their parents. They were randomly selected through a cluster-sampling method. A child behavior checklist (CBCL) and demography information form were used in the survey. The results of the one-way analysis of Variance Test show confirm the significance of the difference in the average of behavioral problems -including internalizing and externalizing problems-between those from single- child families and those from two-child families. The findings show that the average of the behavioral problems including internalizing and externalizing problems- which those from two-child families have is lower and their conditions are much better than those from single- child families.
خلاصه ماشینی:
"ازآنجاکه در جریان رشد کودک، محیط و شرایط خانواده، تعداد فرزندان و روابط خواهران و برادران، میتواند یک عامل محافظ و مهیاکننده زمینههای رشد و یا یک عامل خطر باشد (کمیجانی و ماهر، 1386، ص 66؛ احدی و بنیجمال، 1375)، این پژوهش در پی مطالعات انجامشده دربارة ویژگیهای مثبت و منفی تکفرزندی و چندفرزندی شکل گرفته و هدف آن مقایسه میزان مشکلات رفتاری کودکان سنین دبستان، در خانوادههای تک فرزند و دو فرزند است.
در تبیین این یافته، میتوان گفت: هرچند عوامل مختلفی در ایجاد و بروز مشکلات رفتاری در کودکان نقش دارند و در اکثر موارد، شواهد قطعی در بروز مشکل در بیشتر افراد دخالت داشته باشد، اما ممکن است برخی عاملها مانند تکفرزند بودن، زمینه بروز مشکل رفتاری را در کودک ایجاد کند.
از سوی دیگر، میتوان به میزان شاغل بودن هر دو والد و پایین بودن سن مادر و کنترل شدید والدین در خانوادههای تکفرزند نسبت به فرزند خود، اشاره کرد که هرچند میتواند نتیجه عدم پختگی و استرس والدگری آنها باشد، اما تأثیر منفی خود را در بروز و تشدید مشکلات برونیسازی فرزندان خواهد گذاشت.
Chorpita, B, & et al, 1996, Cognitive processing in children: relation to anxiety and family influence, Journal of clinical child psychology, v.
Loeber, R, & et al, 2000, Oppositional Defiant and Conduct Disorder: A Review of the Past 10 Years, Part 1 Journal of American Academy of Child and Adolescents Psychiatry, v."