چکیده:
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیل محتوا، برآن است تا الگوی سبک زندگی از دیدگاه دالایی لاما(ی چهاردهم)، رهبر بوداییان تبت را از میان آثار وی استخراج و مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. دالایی لاما در سبک زندگی، بر چند اصل اساسی تأکید دارد. از نظر وی، شادی هدف زندگی است و باید تمامی فعالیتها و برنامهها در راستای این هدف سامان یابد. همدردی با دیگران براساس مهرورزی عام، زمینة آرامش و نشاط زندگی را فراهم میکند. تمرین آیات هشتگانه و مراقبه روزانه، معرفت نفس و گیاهخواری، از آموزههای وی در سبک زندگی بهشمار میآید. این تعالیم براساس آئین بودایی ارائه شده است. اشکال اساسی تعالیم وی در سبک زندگی، منبعث از اخلاق سکولار و منعزل از مبانی و اهداف ماورایی است. نتایج این تحقیق، گویای این است که گرچه همسویی خاصی در توصیه به برخی عادتوارهها با آموزههای اسلامی مشاهده میشود، اما این آموزهها فاقد پشتوانه اصیل متکی به وحی و غیرقابل اتکا میباشد.
In a theoretical and content-based analysis of the works of the fourteenth Dalai Lama، the spiritual head of Tibetan Buddhists، this paper seeks to investigate and criticize lifestyle from the Perspective of Dalai Lama. Emphasizing on a number of the basic principles of lifestyle، Dalai Lama regards that achieving joy is the goal of life and that all activities and plans should be organized in line with this goal. He holds that feeling of sympathy towards others on the basis of general kindness prepares the ground for tranquility and cheerful life. Exercising the noble eightfold path، daily meditation، self- knowledge، and vegetarianism are among his teachings on lifestyle. These teachings are derived from Buddhism. The fundamental shortcoming in his teachings on lifestyle is that they are drawn from secular morality and stand aloof from metaphysical principles and goals. The research results show that، although his recommendations in respect to some habits bear similarities to Islamic teachings، Dalai Lama's teachings are not genuinely based on divine revelation and therefore، they are far from being reliable.
خلاصه ماشینی:
"دالایی لاما، به صراحت اذعان می کند که سبک زندگی وی براساس تعالیم بودا تنظیم می شود و بر همان پایه و اساس، به بیان دیدگاه های خود می پردازد: فرض این است که آیین بودایی راهنمای زندگی و رفتار من باشد.
شیوه رسیدن به شادمانگی وی برای دستیابی به شادمانگی، شیوة شناخت حالات مثبت ذهنی، شناخت و حذف حالات منفی ذهنی را پیشنهاد می کند (دالایی لاما و کاتلر، 1387، ص43)؛ یعنی باید دیدگاه و شیوه تفکر را تغییر داد و این موضوع ساده ای نیست، بلکه مستلزم به کارگیری عوامل متفاوت و درجات گوناگون است.
علامه طباطبائی، کیفیت این راه را چنین معرفی می کند: با مراعات دستوراتی که در شرع برای دستیابی به انقطاع رسیده است، همچون توبه، انابه، محاسبه، مراقبه، صمت، جوع، خلوت، بیداری، آغاز می شود و سالک با عمل به دستورات و انجام عبادات، به مجاهدت با نفس می پردازد و با اندیشیدن و پند آموختن، عبادات و اعمال را مدد می رساند تا اینکه منجر به انقطاع کامل و غفلت از نفس و توجه تام به خداوند سبحان می گردد و طالعی از غیب درخشیدن می گیرد و به دنبال آن، نغمات الهی و جذبات رحمانی پی در پی فرا می رسند و موجب محبت و گرایش بیشتر به معبود، که همان ذکر و یاد خداست، می شوند.
نتیجه گیری دالایی لاما به عنوان رهبر بوداییان تبت و چهره بین المللی که مورد توجه محافل غربی و طیفی از مردم ما نیز هست، سبک زندگی موردنظر خود را در راستای اندیشه های بودایی بر مدار شادی، دوری از رنج و تقویت حس همدردی براساس مهرورزی و انجام تمرینات هشت گانه، معرفت نفس، مراقبه و گیاه خواری قرار داده است."