خلاصه ماشینی:
"در اینجا یک سئوال باقی است و آن اینکه مجموع احادیث کافی شانزده هزار و اندی است،چگونه تنها خود اصول کافی که یک چهارم کافی است میتواند سی و هفت هزار حدیث داشته باشد،مقصود ایشان از سی و هفت هزار حدیث چیست؟ یاد آوری میشود احدی از فقهای بزرگ شیعه و محدثان عالی قدر بر نقد احادیث و جدا سازی آنها ایرادی و اشکالی نکرده و اصولا تأسیس علم درایه و رجال برای همین هدف صورت پذیرفته است و اگر خود ایشان به نقد احادیث به شکل مرحوم علامه مجلسی و دیگر شخصیتها میپرداخت هیچ فرد فهمیدهای بر کار او خرده نمیگرفت،و اعتراضی که از زبان این افراد نقل میکنند قابل طرح نیست اگر از بیخ مخدوش و مشکوک نباشد.
5. نقد حدیث مطابق ذوق و سلیقه شخصی: تا اینجا سخن در رابطه با مصاحبهء ایشان بود که کار خود را همسنگ با کار علامه مجلسی و صاحب معالم،و به یک نوع خود کلینی دانسته است،ولی حق این است که شیوهء کار ایشان در جدا سازی صحیح از غیر صحیح بر اساس کار سه شخصیت مذکور استوار نیست و یک بخش از اعتراض را همین مطلب تشکیل میدهد که اکنون یاد آور میشود و آن اینکه مقیاس کار را،آنان در جدا سازی احادیث صحیح،سند روایت و پایهء وثاقت راوی دانستهاند،در حالی که ایشان راه و روشی دارد که در خود مصاحبه به آن اشاره نموده و در مقدمهء کتاب صحیح الکافی(ص یج)به آن تصریح نموده است."