چکیده:
از آثار فلسفی والتر ترنس استیس(1886-1967م) فیلسوف و نظریه پرداز مشهور قرن بیستم، چندین کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است که به دلیل بیان شیوا و روشمند او، مورد استقبال بسیاری از خوانندگان نیز قرار گرفته است. از جمله آثار وی، کتاب وجود و نظریه شناخت است. استیس در این کتاب تلاش کرده تا نظریه شناخت خود را که مبتنی بر تجربه گرایی است به صورت جامع و کامل مطرح کند. با توجه به این که امروزه دیدگاه های تجربه گرایانه در شناخت شناسی گسترش رواج یافته است، پرداختن به نظریه تجربه گرایانه استیس و بررسی کاستی های این نظریه مهم و مفید به نظر می رسد.
خلاصه ماشینی:
شناختشناسی استیس با دیدگاه شدیدا ذهنگرایانه آمیخته شده است و هرگز نمیتواند از طریق منطق به فراتر از ذهن دست پیدا کند و به نهایت جایی که میرسد این است که افزون بر اینکه از منظر منطقی علم به ذهن خود را معتبر میداند، علم به اذهان دیگر را نیز از طریق استنتاج، گرچه استنتاج تمثیلی، معتبر میشمارد.
انکار علم به نفس به عنوان یک داده استیس مانند دکارت از دادههای درونی فردی شروع میکند و اولین مرحله و مبنای دانش را همین دادههای شخصی قرار میدهد که بدون واسطه در برابر آگاهی ما حاضر هستند و علت این شروع منطقی را چنین تبیین میکند: ما مبدأ کار خود را دادهها قرار میدهیم.
استیس دربارۀ امکان معرفت به واقعیت فراتر از ذهن از طریق استدلال منطقی میگوید: نخستین پرسش ما این است که چگونه مجرد محصور در دنیای اوهام شخصی خود میتواند به شناخت جهان بیرونی و مادی پایدار برسد؟ توجیه منطقی این عقیده چیست؟ اگر منظور ما از راه منطقی، استنتاج باشد، هیچ راه منطقیای وجود ندارد، بلکه حتی هیچ نشانه ضعیفی دال بر استدلال احتمالی نیز موجود نیست (استیس، 1386: 132).
توسل به عملگرایی برای اعتقاد به جهان خارج در مسیر شناخت، استیس، تا این مرحله، نگاهی کاملا منطقی دارد، اگر چه برای اثبات اذهان دیگر از تمثیل - که احتمال منطقی آن قابل بحث است - نیز استفاده میکند، ولی باز هم از طریق منطق پیش رفته است.