چکیده:
ویژگی گیسوری از مفاهیم مبهم و نادر در حوزه حماسه و روایات پهلوانان است، اما با غور در منابع گوناگون و بهویژه در نظر داشتن برخی منابع غیر ایرانی میتوان دریافت که همین شواهد اندک نیز به توصیف کهن صاحبان کارکرد جنگاوری در اندیشة اقوام هندواروپایی راه میبرد. سرکشی نیز از ویژگیهای جداییناپذیر پهلوانان است. این صفت نه به معنای طغیان بلکه مترادف حفظ استقلال و عدم وابستگی به دیگر کارکردها بهویژه شاه و دینمرد است. با قیاس روایات ایرانی اعم از متون باستانی و حماسههای فارسی با نمونههای مشابه در نزد برخی اقوام دیگر درمییابیم که گویا فروهشتهمویی نشانهای نمادین حاکی از سرکشی پهلوانان بوده و بعضا ایشان را از جنگاوران مزدور متمایز میساخته است، اما سرکشی پهلوانان در متون کهن گوناگون به اشکال مختلف روی میدهد: در قلمرو خدایان به شکل ناسازگاری میان ایزدان جنگاور و دیگران و در حیطه حماسه به صورت تقابل شاه و پهلوان. با تکوین اخلاق موبدانه، گرشاسب در این میان جایگاهی ویژه یافته و ناسازگاری وی در برابر شریعت بروز مییابد.
خلاصه ماشینی:
درباره گیسوری و سرکشی پهلوانان (ذیلی بر آراء ژرژ دومزیل در باب کارکرد جنگاوری) علیرضا اسماعیل پور دانشجوی دکتری فرهنگ و زبان های باستانی دانشگاه تهران (از ص ١ تا ص ١٦) چکیده ویژگی گیسوری از مفاهیم مبهم و نادر در حوزه حماسه و روایات پهلوانان است ، اما با غور در منابع گوناگون و به ویژه در نظر داشتن برخی منابع غیر ایرانی میتوان دریافت که همین شواهد اندک نیز به توصیف کهن صاحبان کارکرد جنگاوری در اندیشه ی اقوام هندواروپایی راه میبرد.
با قیاس روایات ایرانی اعم از متون باستانی و حماسه های فارسی با نمونه های مشابه در نزد برخی اقوام دیگر درمییابیم که گویا فروهشته مویی نشانه ای نمادین حاکی از سرکشی پهلوانان بوده و بعضا ایشان را از جنگاوران مزدور متمایز میساخته است ، اما سرکشی پهلوانان در متون کهن گوناگون به اشکال مختلف روی می دهد: در قلمرو خدایان به شکل ناسازگاری میان ایزدان جنگاور و دیگران و در حیطۀ حماسه به صورت تقابل شاه و پهلوان .
چون گروی زره را در بند کرده به نزد کیخسرو می برند، شاه نـگـه کـرد خـیره بــدان زشت روی چو دیوان به سـر بـر فروهشتــه مـوی (شاهنامه ٤: ١٥٨) اگر این تعبیر در منابع فردوسی- و به تبع آن در متون کهن تر- آمده بوده (که با نمونه هایی که در متون پهلوی دیدیم بعید هم نیست )، آن گاه میتوان گفت که برای مؤلفان این متون موی فروهشته برای دیوان چنان تثبیت شده بود که نخستین تشبیهی که مناسب با وصف گروی به ذهن آورده اند، تشبیه به دیو بوده است .