چکیده:
در این نوشتار، تاثیر طبقه اجتماعی و نابرابری های طبقاتی بر پیشرفت و موفقیت تحصیلی با عنایت به نقش متغیرهای بینابینی و واسطه ای نظیر شیوه تربیتی و حساسیت آموزشی والدین، بازخورد معلمان، فرایند اجتاماعی شدن، ویژگی ها و سنخ های شخصیتی مورد بررسی قرار می گیرد. تعلق و اختصاص به طبقات اقتصادی و اجتماعی بالا و متوسط و پایین، تمایزاتی را در برخورداری ها و محرومیت ها از فرصت ها و امکانات آموزشی می آفریند که امکان تثبیت و تحکیم پایگاه و منزلت اجتماعی برای طبقه بالا، تغییر و تحرک اجتماعی به پایگاه و منزلتی برتر برای طبقه متوسط و نومیدی در تغییر وضعیت و موقعیت برای طبقه محروم را زمینه سازی می کند. تبلور عینی این موقعیت متاثر از طبقه در استنادهای پژوهشی و بحث فرصت های آموزشی، خاصه بهره گیری از مدرسه های خصوصی، کاملا محسوس است.
خلاصه ماشینی:
حساسیت آموزشی و موفقیت تحصیلی طبقه متوسط به پیشرفت و موفقیت تحصیلی به عنوان نوعی رفتار جبرانی مثبت مینگرد که برتریهای ایمنیساز را افزایش میدهد و آنها را در رقابت با مقوله برتر«ثروت»در طبقههای بالا،جلو میاندازد و دسترسی به«شغل» دیگر،مقوله پایگاه اجتماعی را که سلطهآفرین نیز هست قابل وصول میسازد.
به این ترتیب در حالی که دورکیم1هدف آموزش و پرورش را اجتماعی شدن فرد به معنای بازتولید هنجارها و ارزشهای رسمی مورد قبول جامعه میدانست؛این نقش به باز تولید هنجارهای اختصاصی طبقات بالا به عنوان هنجارهای رسمی و عمومی تغییر مییابد.
فرصتهای آموزشی و موفقیتهای آموزشی اگر مفهوم وبری از«سلطه»یعنی قدرت مستقر و ساختار یافته را مدنظر قرار دهیم،در نظامهای طبقاتی به خصوص در کشورهای عقب افتاده و توسعه نایافته،طبقههای بالا و حاکم به دلیل نهادی ساختن ارزشها و اقتدار خویش، بیمعارضهی قانونی امکان بهرهگیری بسیار بیشتری از امکانات آموزشی و فرصتای آموزشی و تسهیلات و تکنولوژی آموزشی مییابند؛و چون در عین حال آموزش عاملی مهم در توزیع امکانات و فرصتهای برخورداری و شغلی است،با اختصاص بیشتر این امر و امکان به خود،در عمل به طور غیر مستقیم امکان نخبهپروری تغییر شکل یافته را نیز به دست میآورند.
افراد طبقه متوسط در تکاپوی سختکوشانهای برای داخل کردن فرزندانشان به مدرسههای خصوصی هستند و به طور عمده به تحرک اجتماعی در اثر تحصیل و به تبع آن تغییر سطوح شغلی،درآمدی،پایگاهی و منزلتی میاندیشند،اما افراد طبقه بالا به بازتولید ارزشهای رسمی شده خود و حفظ مقام و پایگاه و سلطهی مستقر تلاش میکنند و به تبع آن به گردانش جامعه در کاست محدود خویش توجه دارند.