چکیده:
نظریه و گرایش علمی مدنی فارابی، با توجه به برخورد بنیادین، فراگیر،
نظاممند و غایی در عرصه عین یا پدیده مدنی، ذهن یا تعقل مدنی و علم یا
یافتههای مدنی و حتی عمل یا روابط و رفتار مدنی، ظرفیت بالایی برای باز
سازی دوران جدید و پیش روی دارد و کارآیی روزافزونی مییابد. این
نظریه با رویکردی مستقل و معتدل، قابلیت والایی برای ورود به چالش
علمی سیاسی، اجتماعی معاصر و پاسخگویی به نیازهای علمی و عملی
حاضر دارد. گرایش علمی مدنی فارابی، به عنوان جهتی مستقل، جایگزین
مناسب روش طبیعت انگار پوزیتیویستی و رویکرد ضد طبیعتگرای
هرمنوتیکی، از جهت معرفتشناسی، روششناسی و علمی اجتماعی و
سیاسی بوده و برای رفع یا کاهش جهتگیریهای یک سویه افراطی یا
تفریطی و متعارض چالش علمی ـ سیاسی جاری و آتی میباشد.
خلاصه ماشینی:
"در جهانبینی فلسفی و علمی فارابی و پیروان58 وی، انسان، جامعه انسانی و اجتماعهای مدنی و تمامی عالم بشری، جزئی از اجزا و بلکه مرتبهای از مراتب عالم هستی هستند، حتی از بنیادها و ارکان عالم آفرینش و فرآیند تکاملی هستی میباشند؛ بنابراین اینها اولا، تابع قانونمندی، سنت و مشیت و اراده و تقدیر محسوب میشوند؛ ثانیا، انسان، آفریده، مخلوق و موجودی خاص و پدیدهای ویژه و با جایگاهی مشخص و نوعا برجسته در هستی است، بنابراین و به همین سبب یا دارای قانونمندی و قوانین تکوینی ویژه میباشد یا قانونمندیها و قوانین تکوینی در قلمرو انسانی و در عرصه مدنی، دارای ویژگی خاص خویشاند، یعنی این قوانین در حقیقت به گونه انسانی بوده یعنی، به تعبیر فارابی، به صورت ویژه و ارادی و اختیاری و عقلی ـ علمی یا آگاهانه میباشند.
حال اولا، هر سه موارد عین (پدیده مدنی)، ذهن (عقل) و حتی تعقل مدنی (علم مدنی) در جایگاه خود و به تناسب ماهیت، حقیقت و واقعیت خویش یک کل محسوب میشوند؛ ثانیا، همه این سه جهان و سه جهت و بلکه هر سه مبادی و مراتب مزبور، دارای ارتباطات و تبادلات با همدیگر بوده و در یک هیأت عینی ـ علمی سازوار قرار دارند؛113 ثالثا، علم مدنی نیز به عنوان علم عین مدنی یا پدیده مدنی شامل علم مدینه و علم مدن، علم اجتماع مدنی و علم اجتماعهای مدنی و سرانجام علم سیاست مدنی و نیز علم سیاستهای مدنی است."