چکیده:
مطالعه متون کلاسیک و جدید صاحب نظران علوم انسانی و سیاسی نشان
میدهد که بحث از انسان در کانون توجه آنها بوده است و اگر قلمرو سیاست
و روابط بینالملل را تحت تأثیر انسان یا انسانها در قالب دولتها بدانیم
نوع نگرش به ماهیت انسان باعث شکلگیری دیدگاههای متفاوتی به
پدیدهها و مسائل بینالمللی میگردد. بررسی ضمیر انسان در سه حالت
لوح پاک، شرور یا تلفیقی از آنها به همراه تبیین رهیافت اسلامی در این
مقاله آمده است.
خلاصه ماشینی:
"مطالعه متون کلاسیک و جدید صاحب نظران علوم انسانی و سیاسی نشان میدهد که بحث از انسان در کانون توجه آنها بوده است و اگر قلمرو سیاست و روابط بینالملل را تحت تأثیر انسان یا انسانها در قالب دولتها بدانیم نوع نگرش به ماهیت انسان باعث شکلگیری دیدگاههای متفاوتی به پدیدهها و مسائل بینالمللی میگردد.
ج) رهیافت رئالیستی به روابط بینالملل: رویکرد واقع گرایی به روابط بینالملل، که برگرفته از مبانی فکری و فلسفی ماکیاول و هابس در تاریخ معاصر است، سیاست بینالملل را عرصه مبارزه برای کسب و حفظ قدرت میداند و از آن جا که این جهان، دنیای تضاد منافع است هرگز نمیتوان اصول اخلاقی را به طور کامل محقق ساخت.
با توجه به اصول فوق، نگرش واقعگرایی به روابط بینالملل، سیاست بینالملل را تلاش برای کسب قدرت در نظامی آنارشیک میداند که تحت این شرایط به دلیل ماهیت شریر انسان، جنگ همه علیه همه وجود دارد و برای حفظ صلح و ثبات بینالمللی راهی جز موازنه قوا نیست.
رهیافت ایدهآلیستی و ماهیت انسان رهیافت ایدهآلیستی به انسان، به عنوان موجودی که دارای ماهیت نیک است، توجه دارد و به روابط بینالملل خوش بین است و جنگ و بیثباتی را در نظام بینالمللی ناشی از ساختار بد نظام بینالمللی میداند.
35 چیستی روابط بینالملل الف) کارگزار روابط بین الملل: با توجه به متون اسلامی، روابط بینالملل تحت تأثیر مهمترین کارگزار خود یعنی انسان است و با عنایت به این که سیاست و قدرت در اختیار کدام انسان یا انسانها باشد صحنه نظام بینالمللی میتواند دستخوش ثبات و آرامش یا منازعه و جنگ گردد."