چکیده:
یکی از انواع شایع سپردههای بانکی سپرده پسانداز است که هیچ سودی به آن پرداخت نمیشود؛ اما بانکها برای تشویق مشتریان خویش به این نوع سپردهها گاه جایزههایی به قید قرعه پرداخت میکنند. با توجه به آنکه ماهیت فقهی این نوع سپردهها قرض تلقی شده و از لحاظ فقه اسلامی قرض همراه با شرط زیاده ربا و حرام است، این پرسش مطرح میشود که آیا سپردهگذاری به قصد جایزههای بانکی از مصداقهای قرض ربوی شمرده میشود یا خیر؟
نوشتار پیش رو با روش تحلیلی وصفی در صدد اثبات این نکته است که هر چند برخی دریافت جایزهها را بهطور مطلق حرام میدانند؛ اما تطبیق قرض ربوی در جایزههای بانکی بستگی تام به نوع قصد سپردهگذار و تعامل وی با بانک دارد. اگر سپردهگذاری مبتنی بر دریافت جایزه باشد؛ بهطوری که مشتریان بانک خود را دارای حق قانونی بر عهده بانک بدانند، در این صورت حکم شرعی حرمت قرض ربوی بر آن صادق خواهد بود اما در غیر این صورت نمیتوان ربویبودن آن را ثابت کرد. همچنین انواع رویکردهای مشتریان با معیارهای اثباتی آن بهتفصیل بیان شده است.
One of the prevalent kinds of bank accounts is saving account which receives no profit at all, but in order to persuade their customers to open this kind of accounts, banks sometimes give some awards by draw. As this kind of accounts has explicitly been assumed of debt nature, and as, according to the Islamic jurisprudence, debt accompanied with extra provision is called Riba and regarded illegitimate, this question arises whether depositing with the aim of receiving bank awards is regarded as an instance of Riba-debt.
The present article, using a descriptive-analytical approach, tries to show that although some regard receiving awards absolutely illegitimate, bank awards’ being an instance of Riba-debt depends entirely on the depositor’s intention and his interaction with the bank. If the intention, here, is to receive awards, so that the customers claim a legal right, the jurisprudential verdict of Riba-debt’s being illegitimate is valid; but otherwise one cannot prove it to be correct. The different kinds of customers’ attitudes are explicated with the positive standards as well.
خلاصه ماشینی:
"توجه به یک نکته درباره معیار اثباتی دوم لازم است و آن اینکه در این موارد هر چند نسبت به آحاد اشخاص الزامی وجود ندارد؛ چون جایزهها با قید قرعه خواهد بود و معلوم نیست به کدام شخص پرداخت خواهد شد؛ اما چون نسبت به مجموعه سپردهگذاران الزام پدید خواهد آمد؛ پس میتوان گفت شرط زیاده در سپردهگذاری اتفاق افتاده است و بانک به پرداخت زیادهای ملزم است به نام جایزه که تنها تفاوت آن با موارد دیگر آن است که این زیاده به برخی به قید قرعه داده میشود و این تفاوتی در ماهیت ربوی بودن قرض پدید نخواهد آورد؛ به همین اندازه که بانک قانونا به پرداخت جایزه ملزم شود و سپردهگذار مبتنی بر آن – بهویژه اگر الزام قانونی را مد نظر بگیرد – سپردهگذاری کند این قرض ربوی خواهد بود و محل اشکال است.
آنچه تا به حال گفته شد احتمالهای موجود درباره سپردهگذاری و رابطه آن با مقوله وعده به جایزه در بانک بود؛ اما از لحاظ واقعیتهای خارجی و موجود باید گفت: در موارد بسیاری میتوان مورد پنجم یا چهارم را یافت که شخص به علتهای معنوی یا تأمین آتیه خویش یا مسائل خانوادگی به سپردهگذاری اقدام میکند و گاهی ممکن است جایزههایی به او تعلق گیرد که در اینصورت اشکال ندارد؛ اما آنچه در اغلب موارد تحقق دارد این است که با توجه به تعهد بانک به جایزه و الزامهای قانونی وی در غالب موارد نوعی الزام از طرف سپردهگذاران برای بانک احساس میشود، بهطوری که اگر بانک به قرعهکشی اقدام نکند، از طرف سپردهگذاران مورد اعتراض واقع میشود و این کاشف از وجود الزام قانونی در نزد سپردهگذاران است و کاشف از آنکه سپردهگذاری مبتنی بر جایزه صورت میگیرد (بهویژه فرض سوم ثبوتی) و اگر هم نتوان این مسئله را ثابت کرد، اما شبهه ابتنا در مسئله پیشگفته قویا وجود دارد مگر آنکه برای سپردهگذاران توضیح داده شود که نباید جایزه، معیار اصلی آنان در سپردهگذاری باشد."