چکیده:
امروزه به کارگیری سیستمهای مدیریت کیفیت به عنوان ضرورتی برای ضمانت بقای
سازمانها، مطرح شده و دراین زمینه تحقیقات و مقالات گوناگونی به رشته تحریر درآمده
است، لیکن از استقرار این سیستم در پروژهها کمتر بحثی به میان آمده است. در این
مقاله ضمن تشریح مبحث مدیریت کیفیت و مفاهیم و ویژگیهای پروژه، به بررسی مدیریت
کیفیت در پروژهها، به عنوان یکی از مهمترین حوزه های دانش مدیریت پروژه، پرداخته
شده و در ادامه با بررسی استاندارد جهانی ایزو 2003: 10006 (ویرایش دوم)، دیدگاه
نوین این استاندارد در خصوص مدیریت کیفیت در پروژهها مورد تحلیل قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"برای مدیریت کیفیت، اصول هشتگانه ذیل توسط کمیته فنی تدوین استانداردهای مدیریت کیفیت سازمان استاندارد جهانی، جهت تسهیل دستیابی به اهداف کیفیت در نظر گرفته شده است: 1- مشتری محوری 2- راهبری 3- دخیل بودن افراد 4- رویکرد فرایندی 5- رویکرد سیستمی در مدیریت 6- بهبود مداوم 7- رویکرد واقع گرایانه به تصمیم گیری 8- روابط سود بخش متقابل با تامین کننده.
2-2- رویکرد پروژه ای در سازمانها در چند ماهه اخیر با ظهور فلسفه های گوناگون در علم مدیریت و نیز لزوم تغییرات اساسی در محصولات و ارائه خدمات و شرایط حاکم بر محیطهایداخلی و خارجی سازمانها، اهمیت پروژهها بیش از پیش شده است؛ زیرا تحولات به وجود آمده باعث می شود که دیگر عملیات دورهای و مداوم گذشته، برای فایق آمدن بر مسائل امروزی کفایت نکند و بدین ترتیب پروژهها به عنوان ابزارهایی برای پاسخگویی به نیازهای سازمانها، اجرا شوند.
3-2- مزایای استقرار سیستم مدیریت کیفیت در پروژه ها استقرار سیستم مدیریت کیفیت درپروژهها دارای مزایایی است، این مزایا را می توان به دو گروه به شرح در پی آمده تقسیمبندی کرد: الف) مزایای مستقیم: - درک نیازهای تصریحی و تلویحی کارفرما و برآوردن آنها - سازماندهی مناسب و ایجاد ارتباطات موثر درونی سازمانی - ایجاد نظم و برنامه مدون در کلیه سطوح سازمان - ایجاد زبان مشترک میان کارکنان در کلیه پروژهها - ایجاد بستری برای بهبود مداوم فعالیتها - انجام درست و به موقع عملیات صحیح و در نهایت کاهش ضایعات، تعمیرات و همچنین کاهش دوباره کاری ها به دلیل رخداد عدم انطباق - کاهش هزینه ها و افزایش گردش سرمایه از طریق به کارگیری بهینه منابع - مستندسازی فعالیتها - ارتقای دانش فنی سازمان."