چکیده:
سپاس و حمد بی انـدازه خداونـدی را که هیچ کس از رحمتش مایـوس نیسـت و نعمتش همـگـان را شامل است و احـدی از آمـرزش او نومید نـبـوده و پرستش و بندگی اش برای کسی سـرشکستگی نمی باشد،خدایی کـه از رحمت دریغ نمی کند و نعمتش زوال ناپذیر است . بنا بر نـص صریح قـرآن خـداوند مومنـان را به جنـت و قـرب الهی بشـارت داده و عاصیان و کفار را از دوزخ وعذاب الهی انذار داده است .آنچه در این مقاله مطمح نظر می باشد،قسم دوم این آیات ـ آیات مربوط به عذاب الهی در دنیا ـ می باشد. عصیانگر به واسطه معاصیی که انجام داده است مستوجب عذاب الهی می باشد و از آنجایی که عذاب صورت دیگری است از گناه و وجود خارجی به آن معنایی که ما تصور می کنیم از جانب خدا صادر می شود، ندارد.چرا که وجود خداوند سراسر رحمانیت و رحیمیت است و چیزی جز لطف و رحمت از آن وجود متعالی صادر نمی شود،پس بنا بر متفاوت بودن صورت گناهان،عذاب آنها نیز متناسب با نوع گناه خواهد بود. بحث عذاب های الهی و اشکال و صـورت های مختلف آن یکـی از زمینههـای بررسی آیات قرآن است که سهم به سزایی در فهم آن آیات دارد.
خلاصه ماشینی:
آدمي در دنيا با پـرده هائي،خويـش را از خدا و ديدن آن دور ساخته است و اين دنـيـا چنان وي را در برگرفته است که متوجه پشت پرده نيست تا ببيند دنيا در هستي و آفرينش چه اندازه کم و کوچک و کوتاه است و آن چه حقيقت هستي است در پس ظاهر فريبنده دنيا قرار گرفته است که آدمي با يـاد خـداوند مي بايسـت آن را کنار بـزند و حقيقـت را چنان که هست بنگرد؛ولي افسوس که آدمي تا در دنياست نمي خواهد اين پرده فريبنده دنيا را دست کم به کناري بزند تا پشت پرده را نيز بنگرد،اين گونه است که با ارتکاب اعمال ناشايست زمينه نزول عذاب الهي را خود فراهم مي آورد.
اين جاست که با پشت پا زدن به معاد الهي و عدم توجه به نتايج اعمال خويش زمينه نزول عذاب دنيوي که از خشم الهي نشأت مي گيرد را فراهم مي آورد از اين رو خداوند به بندگان خويش سفارش مي کند با کساني که آنان را از هدف و مقصد آفرينش و مقصـود آن دور مي سازند نشست و بـرخاست نداشته باشند و مطيع و فرمانبر ايشان نشوند،زيرا اطاعت از اهل غفلت موجب مي شود تا نه تنها از ذکر و ياد خدا و قيامت و هدف بازماند بلکه پيرو هواي و هوس شود و به جاي آموزههاي کمال سـاز وحياني در پي القائات شيـطـانـي رود و بنا بر نص صريـح قـرآن «خسر الدنيا والاخرة » (الحج ،١١/٢٢) گردد.