چکیده:
موضوع اصلی مقاله آثار منثور ناصرخسرو است که در آن نکاتی پیرامون نسخههای آنها بیان شده و سپس با استناد به آثار
مسلم و موجود او و منبعی کهن (بیانالادیان)، کتابهای مفقود ـ اما مسلم ـ وی فهرست گردیده است. در ادامه با توجه به مفهومی
مهم در آثار ناصرخسرو (حجت خلقی ـ برهان آفرینشی) نظری تازه در باب یکی از این کتابهای نایافته (لسانالعالم) ارائه شده است.
بخش پایانی مقاله به بررسی انتساب خوانالاخوان به ناصرخسرو میپردازد و وجوهی احتمالی را در این باره مطرح میکند.
خلاصه ماشینی:
"افزون بر اینها، ناصرخسرو در زادالمسافر از خدا توفیق میخواهد بر «تألیف کتابی اندر رد مذهب محمد زکریا»(9) که نمیدانیم آیا به تألیف آن موفق گشته است یا نه؟ در میان آثار گم شده او، بخشی کوتاه (شامل سه مسأله) از کتاب غرایبالحساب و عجایبالحساب در نسخه خطی کهن و ارزشمند شماره 640 کتابخانه ملی ملک(10) باقی مانده که آقای محمد باقری آن را از دستنوشته استاد فقید مجتبی مینوی، نقل کرده و______________________________ 1.
همین جا ذکر این نکته بایسته است که در اشعار و آثار مسلم ناصرخسرو ـ جدای از مقدمه خود آنها ـ تنها به نام یکی از کتابهای او باز میخوریم که هم اینک نیز موجود است و آن «زادالمسافرین» است.
اما در آثار منظوم و منثور ناصرخسرو هیچ اشارهای به نزاری و به طور کلی امامت پس از مستنصر یافت نمیشود و حتی در خوانالاخوان (ص 136) که احتمال وجود برخی از عقاید نزاری در متن کنونی آن مطرح شده، از مستنصر با عنوان «خداوند روزگار» (= امام زنده زمان) نام برده شده است.
از این رو، دور نیست که نزاری بودن ناصرخسرو را همان نزاریان حوالی بدخشان ـ با نقل شفاهی و یا انتساب آثار جعلی ـ شهرت داده باشند، مگر آنکه تصور کنیم ناصرخسرو در حیات مستنصر، به جانشینی نزار و وجود نص امامت بر او از سوی مستنصر، تأکید میورزیده و از وی پشتیبانی میکرده است، چنان که درباره حسن صباح (داعی اسماعیلی معاصر ناصرخسرو که در جریان انشقاق دعوت فاطمی بوده) چنین ادعا گردیده (دفتری: ص 385) و مجموع عبارت تاریخ گزیده(معاصر بودن با مستنصر و دعوت به نام نزار) نیز این معنی را دارد."