چکیده:
این مطالعه، به منظور برآورد سهم مخارج انرژی از تولید غیرنفتی و بررسی اثر شوک های قیمت انرژی بر متغیرهای تولید و تورم، از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی در چارچوب طرف تقاضای انرژی استفاده می کند. نتایج تخمین مدل نشان می دهد که سهم مخارج انرژی در تولید ایران برابر با 12/1 درصد است که بر پایه آمارها حدود 8 برابر مقدار مشابه در کشورهای اروپایی است. همچنین بر پایه توابع عکس العمل آنی مدل، شوک مثبت قیمت انرژی اثر منفی بر تولید دارد، با این حال این شوک ها بر تورم و حجم پول اثر مثبت و معنادار دارند. این نتایج بر نقش چشمگیر انرژی در بخش تولید غیرنفتی در اقتصاد ایران به واسطه مزایای نسبی ناشی از ارزانی و وفور منابع انرژی تاکید دارند. لذا شیوه ی اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه ها باید نقش عامل انرژی در تولید را مد نظر قرار دهد. در واقع، دولت ضمن اختصاص یارانه ویژه انرژی به بخش تولید، باید بستر لازم برای تبدیل تکنولوژی های فرسوده به تکنولوژیهای مدرن با بهره وری بالا را فراهم سازد.
This study employs a dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) model for energy demand side، in order to estimate the energy share of non-oil production and investigate the effects of energy price shocks on production and inflation. The results show that، the share of energy in production is 12.1 percent in Iran which is 8 times higher than of European countries. In addition، positive shocks of energy price have negative effects on production and also these shocks have positive effects on inflation and money supply. These results emphasize the significant role of energy in non-oil production in Iran which in turn is the relative advantages of cheapness and abundance of energy resources. Thus in the second phase of removing plan subsidy، the role of energy in production should be considered. In fact، the government must provide necessary background in order to convert the old technologies into modern and more efficient technologies، in addition to allocating the special energy subsides to production sector.
خلاصه ماشینی:
نگاهی به ادبیات تجربی مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی در داخـل نشـان مـی دهـد کـه برخـی مطالعـات از الگوهـای تعـادل عمومی با مبنای ادوار تجاری حقیقی ٦به بررسی تـأثیر شـوکهای قیمـت نفـت بـر متغیرهـای کلان اقتصادی استفاده کرده اند (بهرامی و اصلانی ، ١٣٩٠، فخر حسـینی ، ١٣٩٠).
بطوریکه در این پژوهش بـا تمرکـز بـر نقـ عامل انرژی در تولید و برآورد سهم مخـارج انـرژی در تولیـد غیرنفتـی در اقتصـاد ایـران و همچنین تحلیل پویای شوک های قیمتی نفت بر متغیرهای تولید، حجم پول و تورم ، در پی تحلیل نقش انرژی در اقتصاد ایران در چارچوب یک مدل تعادل عمـومی پویـای تصـادفی نئوکینزی (روتنبرگ و وودفورد٢، ١٩٩٧و گالی ٣، ٢٠٠٨) و در قالب رهیافت اقتصادسنجی اقتصادســــنجی DSGE-BVAR(دل نگــــرو اســــکورفیت ٤، ٢٠٠٤، ٢٠٠٦، ٢٠٠٩، آن و اسکورفیت ٢٠٠٧،٥) هستیم .
قیـد بودجـه بخـش خـانوار اقتصـاد بـه صـورت زیـر بیـان می گردد: (به تصویر صفحه رجوع شود) که در آن ، b١ و bt نشان دهنده ارزش اسمی اوراق قرضه یا دارایی های نگهداری شـده بخش خانوار در دوره های t و ١-t و i١ نرخ بهره تعلق گرفته به این اوراق قرضه و سود خالص اسمی ناشی از فعالیتهای اقتصادی و تولیدی است .
در این چارچوب ، قیمت انرژی به عنوان یک فرآینـد خودرگرسـیونی (١)AR بـه صورت زیر تصریح می گردد: (به تصویر صفحه رجوع شود) که در آن پارامتر بیانگر میزان مانایی روند قیمـت انـرژی اسـت .
Oil price shocks and monetary policy revisited: An energy augmented New Keynesian DSGE model.