چکیده:
سهراب سپهری و میخائیل نعیمه دو شاعر معاصر ایرانی و لبنانی، در اشعار خود لایه های نازکی از عرفان و تصوف دارند، که صرف نظر از خاستگاه شرقی یا اسلامی آن، توانسته اند میراث ادبیات صوفیانه و عرفانی را در دوره ی معاصر و در دو ادبیات فارسی و عربی احیا کنند و به خواسته ها و دغدغه های انسان معاصر که در گرداب مسائل اجتماعی و سیاسی خود را درمانده می بیند، اهتمام ورزند. پژوهش حاضر در پی شناساندن درون مایه هایی از تصوف و عرفان در شعر این دو شاعر است که شعر آنها را به هم نزدیک نموده و آنها را در بین دیگر شاعران معاصر متمایز ساخته است. از درون مایه های صوفیانه در شعر این دو شاعر میتوان به مواردی چون تجلی خداوند بر پدیدههای عالم (وحدت شهود)، اتحاد نفس با عالم، عزلت و تنهایی صوفیانه، عشق و تقابل آن با عقل، طبیعتگرایی، خوشبینی عارفانه، تبیین نظام احسن، مرگ دوستی عارفانه و دمغنیمت شمردن اشاره کرد. هدف از انجام این پژوهش تبیین اندیشههای مشترک دو شاعر و نحوهی برخورد آنها با عرفان در دروهی معاصر است و اینکه هر دو شاعر از چه آبشخورهای عرفانی بهره بردهاند.
Sohrab Sepehri and Mikhail Naimeh who are two of contemporary poet of iran and lebenan،they have limited(small) layers of Mysticism in their poets، which regardless of the origin of its eastern or Islamic ، they have been able to enlive and revive the legacy of literature of Sufism and Mysticism in the contemporary period and in the two Persian and Arabic literature ،and they have also been able to consider(pay attention) concerns and demands of contemporary human who are involved (traped) in the social and political problems of themselves. the current research is looking for identifying contents(roots) Mysticism and Sufism in the poem of two poets، which made their poets more similar and made them more privilege or more distinct than other contemporary poets. We can mention some Mystical contents (roots) including intuition unity، soul unity with universe ،suficalsolitude، love and its contraction with reason (wisdom)،naturalism ، sufical optimistic، explanation of good system ،death of Mystical friendship and being oppotyunist.
خلاصه ماشینی:
درونمايه هاي صوفيانه در شعر سهراب سپهري و ميخائيل نعيمه * محمود حيدري استاديار زبان و ادبيات عربي ، دانشگاه ياسوج، کهگيلويه و بويراحمد، ايران دريافت : ٩٢/٧/١ پذيرش:٩٣/٤/٤ چکيده سهراب سپهري و ميخائيل نعيمه ، دو شاعر معاصر ايراني و لبناني ، در اشعار خود لايه هاي نازکي از عرفان و تصوف دارند که توانسته اند با آنها، صرفنظر از خاستگاه شرقي يا اسلامي شان، ميراث ادبيات صوفيانه و عرفاني را در دورة معاصر و در دو ادبيات فارسي و عربي احيا کنند و به خواسته ها و دغدغه هاي انسان معاصر توجه کنند که در گرداب مسائل اجتماعي و سياسي ، خود را درمانده مي بيند.
از درونمايه هاي صوفيانه در شعر اين دو شاعر مي توانيم به مواردي چون تجلي خداوند بر پديدههاي عالم (وحدت شهود)، اتحاد نفس با عالم ، عزلت و تنهايي صوفيانه ، عشق و تقابل آن با عقل ، طبيعت گرايي ، خوشبيني عارفانه ، تبيين نظام احسن ، مرگدوستي عارفانه و دم را غنيمت شمردن اشاره کنيم .
٢. بيان مسئله و شيؤە پژوهش سهراب سپهري و ميخائيل نعيمه با عرفان شرق و غرب ارتباط دارند و گرايش هاي عرفاني و صوفيانه در شعرشان مشهود است .
لذا مقصود از عرفان در اينجا نحلة عرفاني خاصي نيست ؛ بلکه در انديشة اين دو شاعر، تفکري صوفيانه وجود دارد و آنها بيشتر خواننده و متأثر از رموز و افکار صوفيانه هستند و تصوف آنها لاية نازکي از عرفانهاي شرق و غرب است که هر دو شاعر بهرههايي از هريک بردهاند؛ ولي در هيچ يک غور نکردهاند.