چکیده:
کتاب«محمد(ص)به عنوان یک رهبر نظامی» 1 ، نوشته افضل الرحمن، در 314 صفحه و
شامل 9 فصل، تلاشی است در تحلیل بخشی از ابعاد وجود پر برکت پیامبر بزرگ اسلام(ص)که
با استناد به آیات قرآن و سیره آن حضرت به رشته تحریر در آمده است.در این کتاب، سیر منطقی، دلایل و چگونگی پیروزی اسلام بر تمامی دشمنان و استقرار
صلح، آرامش و عدالت، که برای اولین بار در شبه جزیره عربستان به وقوع پیوست، همراه
مقایسه و تطبیق با استراتژیهای نظامی کنونی توضیح داده شده است.مهمترین مسائلی که
مورد بحث و بررسی قرار گرفته به این شرح است:اسلام و صلح، چگونگی ورود عنصر جمگ به
درون اسلام، فلسفه و اهمیت جهاد، عدم اجبار در اسلام، استراتژی نظامی و اصول آن،
رهبری و فرماندهی، استراتژی جغرافیایی، نقش گروههای گشتی اطلاعاتی و عملیاتی در هر
یک از غزوهها، حقوق جنگ و جنگ دفاعی.
خلاصه ماشینی:
"این اصول را میتوان بدین صورت جمعبندی کرد:روحیه نظامی، غافلگیری، عملیات تهاجمی، اقدامات تأمین، تحرک و پویایی، سرعت در حرکت، صرفهجویی در قوا، وحدت فرماندهی قوای نظامی و استفاده مؤثر از جغرافیا و بررسی عوارض منطقه برای مقاصد نظامی.
» 1 اما وقتی تمامی تلاشهای پیامبر اکرم(ص)در برقراری صلح به شکست انجامید و دشمنان او شروع به عملیات نظامی علیه او کردند، او نیز تمامی منابع موجود انسانی و مادیاش را بسیج کرد و استراتژی جنگی خود را در جهت دستیابی به اهدافش، که عبارت بود از«شکستن پایداری و مقاومت نظامی دشمن با حداقل تلفات جانی از دو طرف»، به مرحله عمل درآورد.
بنابر این، حضرت در طراحی استراتژی نظامی خود و انتخاب محلهای قپیامبر اکرم(ص)پس از اطلاع، لای پیشگیری از اقدام این فرد و در نتیجه جلوگیری از قتل و خونریزی بیشتر و همچنین مأیوس کردن مشرکان دیگری که قصد سوء داشتند، عبدالله بن انیس انصاری را به منظور کشتن او به منطقه مزبور اعزام کردند.
گروههای گشتزنی تشکیل داد تا با غلبه ناگهانی و غیرمنتظره بر دشمن، آنها را بدون مبادرت به جنگ به صلح متمایل سازد و چنانچه آنها اقدام به فرار میکردند، نیروهای مسلمان دستور داشتند به تعقیب آنها نپردازند 1 زیرا هدف، کشتن آنها نبود بلکه شکستن مقاومت دشمن و برطرف کردن موانع پذیرش ایمان از جانب مردم بود.
به همین لحاظ پیامبر اکرم(ص)قریش را تحت محاصره اقتصادی قرار داد تا اینکه آنها بدون اقدام به درگیری متمایل به صلح شوند و حتی برای پیشگیری از خونریزی بیشتر، رهبر قبیلهای که معاند بااسلام بود و بیشترین سهم را در گمراهی مردم داشت، توسط همین واحدهای کماندویی به قتل رسید که در نتیجه، تمامی افراد قبیله آزاد شدند."