چکیده:
دانشمندان علوم اداری از همان آغاز نهضت مدیریت، به تبیین رابطه میان رهبری و
مدیریت عنایتی خاص داشتهاند.در سالهای اخیر، تشریح این رابطه بویژه ابعاد تازهای
به خود گرفته است.در این مقاله کوشش شده تا ارتباط میان این دو مفهوم در قالبهای
سنتی و نوین آن ارائه گردیده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"سه پرسش اساسی از نظر این محقق عبارتند از: 1-اتخاذ تصمیم درباره اینکه چه کاری باید انجام شود؛ 2-ایجاد شبکهای از انسانها و روابط که بتوانند رسالتی را به انجام برسانند؛ 3-چگونگی تلاش برای حصول اطمینان از اینکه افراد مورد نظر کارهای تعیین شده را انجام میدهند؛ پاسخهای دو سیستم که در نظر وی، ویژه هر یک از آندو خواهد بود به قرار زیر است: پاسخ مدیریت و رهبری به سؤال نخست که چه کاری باید انجام شود، چنین تشریح میگردد: شرکتها، در وهله نخست، پیچیدگی را با برنامه ریزی و بودجه بندی، مدیریت میکنند؛یعنی: 1-برای آینده نزدیک هدف معین میکنند.
پاسخهای دو سیستم مدیریت و رهبری به پرسش دوم یعنی چگونگی ایجاد شبکهای از انسانها و روابط در انجام زسالت مورد نظر چنین تشریح گردیده است: مدیریت، برای ایجاد ظرفیت دستیابی به برنامههای خود، از طریق (از ابزار)سازماندهی و تامین نیروی انسانی اقدام میکند؛بدین ترتیب که: 1-یک ساختار سازمانی مناسب و مجموعهای از مشاغل را برای تحقق برنامههای مورد نظر ایجاد مینماید.
پاسخ به سؤال سوم یعنی چگونگی تلاش برای حصول اطمینان از اینکه افراد مورد نظر کارهای تعیین شده را خوب انجام میدهند، هر یک از دو سیستم مدیریت و رهبری چنین مطرح ساختهاند: مدیریت از طریق کنترل و حل مساله، انجام طراحی مورد نظر را تضمین میکند؛بدین ترتیب که: 1-نتایج فعالیتهای انجام شده را در برابر فعالیتهای پیش بینی شده در طرح به صورت رسمی و غیر رسمی، با (1) elpoep eht gningila استفاده از ابزار گزارشها، جلسات و سایر ابزار به تفصیل ثبت و ضبط مینماید."