خلاصه ماشینی:
"آنچه که از صورت ظاهر این کتاب و نقل قول ادوارد براون2دانسته میشود،این است که گویا جماعتی از مردم انگلیس که مشتاق تکلم به زبان شیرین فارسی بودهاند و فی الحقیقه آموزش این زبان را،که در آن روزگار وسیلهء تفهیم و تفاهم در میان طبقات فهیم و زبدهء جامعهء هند بوده،موجبی برای شناسایی و نفوذ در اجتماعات شبه قاره میدیدهاند، درصدد برمیآیند که به همرأیی برخی از اصحاب پارسیگوی خویش،باشگاه و یا محفلی ترتیب دهند که البته بر روال طبایع منضبط و نظم پسند آنان،مقرراتی نیز بر آن حاکم باشد.
گردانندگان انگلیسی جلسات نیز که طبیعتا مقام خاص خود را داشتهاند(این مطلب هم به این دلیل اظهار میشود که بر خلاف ضوابط اولیهای که جهت تعیین و تعویض میر مجلس مقرر بوده،در عمل فقط سرگرد باری کلوس و پس از بازگشت او به غرب، جوزف گیارو،به عنوان نایب-و البته با ذکر دلیل بر هم خوردن قرارداد نخستین!-زمام امور و هدایت اهل محفل را در دست داشته است)و عند الاقتضاء از سازمان جدید و شیوههای عمل آن،سخنها گفتهاند(برگ 7 الف تا 8 الف از کلمات سروان دو بروم)و(برگ 40 الف تا 41 الف از سخنان سرگرد باری کلوس،سرهنگ کلوس سالهای بعد)."